Thursday, October 30, 2008

عباس لسانی فعال سیاسی سرشناس آذربایجانی آزاد شد

ساوالان سسی:عباس لسانی فعال مدنی سرشناس آذربایجانی امروز چهارشنبه هشتم آبانماه ماه پس از اتمام دوران محکومیت ۳۰ ماهه خود از زندان یزد آزاد شد در این میان لسانی ۱۶ مهر به وزارت اطلاعات یزد انتقال یافته و به مدت ۱۰ ساعت مورد بازجویی قرار گرفته بود، در بازجویی صورت گرفته که ماموران امنیتی اردبیل نیزحضورداشتند در مورد برنامه های وی پس از آزادی از زندان و بازگشت به اردبیل از وی بازجویی کرده بودند
به گفته خانواده لسانی مقامات امنیتی اردبیل چند ماه پیش به آنها اعلام داشته بودند که آقای لسانی باید بعد از آزادی از زندان یزد به یک شهر فارس نشین مهاجرت بکند، آنها تهدید کرده بودند در غیر اینصورت هر اتفاق و حرکتی در اردبیل و دیگر شهرهای آذربایجان روی دهد ما او را دستگیر و زندانی خواهیم کرد.
عباس لسانی درجریان تظاهرات اعتراض آمیز گسترده در شهرهای آذربایجان که در خرداد ۱۳۸۵ روی داد، بازداشت شد و به دو اتهام معاونت در تخریب و احراق (آتش زدن اموال عمومی) از طریق تشویق و تحریک مردم و همینطور مشارکت در اخلال در نظم عمومی محاکمه و به شانزده ماه زندان محکوم شد.
این حکم بعداً تشدید شد و به هجده ماه حبس و پنجاه ضربه شلاق تبدیل گردید، دادگاه تجدیدنظر هم سه سال اقامت اجباری در شهرستان طبس را به این مجموعه اضافه کرد که با اعتراض وکیل آقای لسانی، دیوان عالی کشور اقامت اجباری را حذف
کرد.
عباس لسانی هیجده ماه حبسی که در دادگاه عمومی اردبیل برایش تعیین شده بود را در زندان اردبیل به پایان برد اما چون از قبل با اتهام تبلیغ علیه نظام به یک سال حبس در دادگاه انقلاب شهرستان کلیبر محکوم شده بود، بعد از اتمام دوره زندان در اردبیل به نزدیکترین زندان به شهرستان کلیبر، یعنی زندان شهرستان اهر منتقل شد.
در حالیکه حدود سه ماه ازدوران زندانش در زندان اهرسپری شده بود او را به زندان مرکزی شهرستان یزد انتقال دادند، نهادهای مدافع حقوق بشر بين المللی از جمله سازمان عفو بين الملل و همچنين نهادهای داخلی چون انجمن دفاع از حقوق زندانیان انتقال او به زندان یزد را اقدامی غیرقانونی دانستند.
این فعال مدنی، در زندان چند بار در اعتراض به آنچه رفتار تبعيض آميز مسئولان امنیتی و زندان نسبت به خود می دانست اعتصاب غذا کرد، و به او اجازه رفتن به مرخصی هیچ وقت داده نشد که این اوامر اعتراض گروههای مدافع حقوق بشر، از جمله سازمان عفو بين الملل را برانگيخت.
همسر آقای لسانی می گوید :«آنها نیز همواره در معرض فشارها بوده اند، او را به خاطر تماس با رسانه های خارجی و نهادهای بين المللی حقوق بشری چند بار احضار و مورد بازجویی قرار داده اند».
روز ١٠ سپتامبر، ماموران امنیتی ۱۹ آذربایجانی - روزنامه نگار، استاد دانشگاه و شاعر - را که در خانه ای در تهران برای برگزاری مراسم افطار جمع شده بودند دستگیر کردند. همسر و فرزندان عباس لسانی از زندانیان "سیاسی سرشاس آذربایجانی از جمله آنها بودند
آزادی این فرزند غیور ساوالان را به تمام آزادیخواهان بویژه خلق تورک آذربایجان مبارک باد

Tuesday, October 28, 2008

آزادی خون می طلبد


جاده و تردید. جاده و تردد مغزهای سیاه. جنایت از قبل طرح ریزی شده است وآنگاه تو غرق خون هویت و آزادگی می­شوی. شهید امانی بارقه­ی هویت تركی ما بود در شب سهمگین تهاجم و استحاله. من نگران وضعیت موجودم. نخبگان فكری و فرهنگی ما یا به زندان می افتند و یا زندان تن را رها كرده و بر آغوش مام وطن باز می گردند. و هر دوی اینها همانگونه كه قبلاً نیز هشدار داده­ام از قبل طراحی شده­اند. اما موضوع مهم این است كه در چنین شرایط سهمگین، گذر و گذار فعالان آذربایجان در این مهلكه­های مسلط و وحشتناك چگونه باید باشد؟ این سوالی است كه تامل همگانی را می طلبد.
من اشك­های عباس لسانی را از پشت سیم­های مرموز تلفن شنیدم. اندوه ایل و قبیله من این بار سنگین تر از هر برهه­یی است. ما نتوانستیم به او بگوییم كه امانی شهید شده است. و جهان در سكوت بیراهه خویش می رقصد. سهم ما از این جدال نا برابر همین است. یا زندان یا مرگ. و این بار وطن و زبان و فرهنگ هزینه سنگینی می طلبد. هدف فرهنگ مهاجم این بار آشكارا رژه می رود.
حذف نخبگان هویت، تزریق تدریجی ترس بر رگان نسل جدید هویت، و ... دوره سیاه سركوب آزادی طلبان فرارسیده است. و امانی اولین نخبه شهید ما در راستای این تفكر وحشتناك می باشد. اینجانب ضمن دعوت دوستان برای چاره اندیشی در خصوص این تفكرات فاشیستی لازم است هشدار دهم كه در صورت عدم انسجام فكری و عملی ضربات سهمگینی را متحمل خواهیم شد. بنده به نوبه خویش شهادت مهندس امانی را به خانواده آن عزیز، به مردم آذربایجان و به دوستان و فعالان صدیق هویت و فرهنگ تركی تسلیت گفته و تداوم راه آن شهید عزیز را خواهانم.

با احترام
محمد رضا لوائی
5/8/1387

Wednesday, October 15, 2008

ملت تورک آذربایجان فرزندان خود را فراموش نمی کند

فراموش شدگان چه کسانی هستند؟- سید حیدر بیات
سه شنبه، 23 مهر 1387، 14 اکتبر 2008
یادش بخیر! زمانی که نوجوان بودم در دوران انتخابات حتی گاهی از درس و مشقم می زدم تا در ستاد کاندیدا یاکاندیداهای محبوبم حاضرشوم.اما اکنون اگر کسی بپرسد نام نمایندگان شهری که در در آن زندگی می‌کنی چیست؟ حتما باید به حافظه‌ام فشار بیاورم. در میان وزیران تنها نام آقایان متکی، دری نجف‌آبادی و دکتر کردان را می‌دانم. اما شاید بدتر از همه این است که امروز در سایت تابناک خواندم وزیر رفاه گفته است: كسي كه درآمدش پايين است، فقير نيست؟! و تابناک این سخن ایشان را نقد کرده است.صرف از نظر از اینکه این سخن درست است یا نه، برای من چیز دیگری جالب بود. ما از کی وزارت رفاه داریم؟ این وزارتخانه جایگزین چه وزارتخانه‌ای شده است. اصلا در کابینه ایران چند وزیر زندگی می‌کنند!؟ همه اینها چیزهایی هستند که من نمی‌دانم.کسی نبوده‌ام که از صحنه فرهنگ و سیاست بخصوص در بخش رسانه‌ای آن غایب باشم اما اینکه چرا این همه نسبت به کابینه دولت ایران و اسامی مربوط به آن بی‌تفاوت بوده‌ام خود سوالی است که باید دولتمردان به آن پاسخ بدهند.شاید زمانی که دولتمردان مردم را فراموش می‌کنند و در دوران وزارت و وکالت آنها، بهترین فرزندان آذربایجان و سایر نقاط ایران به خاطر فعالیتهای بسیار محتاطانه مدنی و قانونی قید آرامش و امنیت را میزنند، مردم نیز دولتمردان را فراموش می‌کنند.آری، نمی‌دانم چند وزیر در کابینه وجود دارند. اما هر لحظه نام صرافی، راشدی، موغانلو، نعیمی، لسانی، عظیمی، آرغیش، رحیمی بیات، رشیدی ساوالان و سایر فعالان مدنی محبوس در ذهنم رژه میرود. و می‌اندیشم در این میان فراموش شدگان واقعی چه کسانی هستند؟

Saturday, October 11, 2008

!آقای ریئس جمهور آزربایجان به سفر شما" نه "میگویید

یادداشت سیاسی هفته: آقاى احمدى نژاد، دانشجويان آذربايجان به شما و سفر شما به آذربايجان "نه" مى گويند
شنبه(يئلگون) ٢٠ مهر ١٣٨٧ - ١١ اكتبر ٢٠٠٨
آقاى احمدى نژاد، دانشجويان آذربايجان به سياست هاى شما و سفر شما به آذربايجان "نه" مى گويند چرا كه عملكرد روزمره نيروهاى اجرايى شما در دانشگاهها متكى بر زور، ارعاب، زندانى كردن، شكنجه، ستاره دار كردن و محروم كردن جوانان از تحصيل است. به يارى حكومت مستبدانه شما، دانشگاهها نه جولانگه تحقيق و دانش كه ميدان زور آزمايى نيروهاى پليسى و امنيتى گشته اند. شما با حضور خويش در آذربايجان چكمه هاى استبداد را طنين انداز مى كنيد. آذربايجان به حضور مستبدانى چون شما نياز ندارد آيا متوجه اين پيام آشكار مردم آذربايجان نيستيد؟
دوستان بسيارى از ما در روز روشن در صحن دانشگاهها از طريق نيروهاى گشتاپو وار شما آشكارا ربوده مى شوند، هفته ها و ماهها در سلول هاى انفرادى محبوس مى شوند، شكنجه مى شوند، حق ملاقات با خويشاوندانشان را پيدا نمى كنند، از گرفتن وكيل مدافع محروم مى شوند چرا كه نشريه اى به زبان مادرى شان چاپ كرده اند و يا خواستار حقوق مدنى و فرهنگى شان شده اند و آن وقت شما با پر رويى اعلام مى كنيد كه كشور ايران آزاد ترين كشور دنياست. آيا شما دروغگو ترين رئيس جمهور يك مملكت نيستيد؟
سى سال است نظامى كه شما خود را متعهد به خدمت به آن كرده ايد در قانون اساسى اش حق تحصيل به زبان
مادرى را به رسميت شناخته و شما ملزم به اجراى اين قانون هستيد. پس چرا به وظيفه خويش عمل نمى كنيد؟ چرا سى سال پس از واژگونى رژيم شاه به سياست استعمارى او ادامه مى دهيد و ممنوعيت زبان تركى را لغو نمى كنيد؟ چرا تركها در اين مملكت اجازه ندارند به زبان مادرى خود تحصيل كنند؟ چرا زبان ميليونها انسان در اين كشور ممنوع است؟ آيا اين است وفادارى شما به نظام و قانون اساسى نظام؟ آذربایجانی که به هنگام جنگ سر ایران است، چطور می شود که برای احقاق کوچکترین خواسته های خود كه جزو اركان اساسى زندگى انسانى است (نگوییم حقوق بشر) تحت شدیدترین فشارها باشد. این است دولت عدالت محور شما؟ به گفته شهریار شاعر همیشه زنده آذربایجان
گمان کردم که با من همدل و همدین و همدردی / به مردی با تو پیوستم نداستم که نامردی
چه گویم بر سرم با ناجوانمردی چه آوردی

بدليل اعمال سياست هاى هويت زدايى رژيم شاه و ادامه آنها پس از انقلاب و بدنبال اجراى سياست هاى اقتصادى
ناعادلانه در تمامى سطوح، ميليونها انسان آذربايجانى روى به مهاجرت به سوى مناطق مركزى آورده و از خانه و كاشانه خويش آواره گشته اند. دولت شما در طول سال هاى گذشته نه تنها جلوى اين بي عدالتى ها و سياست هاى تضييق را نگرفته بلكه بر شدت آنها افزوده و هيچگونه چشم اندازى براى تغيير مثبت ديده نمى شود. ما موكدا خواستار رفع سياست هاى هويت زدايى و تبعيض آميز شما هستيم. ما خواستار اختصاص بودجه هاى عادلانه براى اجراى طرح هاى زيرساختى عمرانى و استراتژيكى در آذربايجان هستيم تا اين خطه بار ديگر مرتبت والاى خود را باز يابد زبان، فرهنگ و هويت تركى ميليونها انسان اين كشور دوباره بايد به آنها برگردانده شود. تركها مى بايد به زبان خود اجازه تحصيل بيابند، رسانه هاى خود را داشته باشند و خود امور داخلى خود را بدست گيرند. به همين دليل ما در قدم اول خواستار رسمى شدن زبان تركى در ايران بوده، بر ايجاد فرهنگستان زبان تركى در آذربايجان تاكيد داريم. ما خواستار تربيت فورى نيروهاى آموزشى براى بسط زبان تركى در ايران مى باشيم.
اين يك بی عدالتی محض است که مالیات اخذ شده از این ملت صرف تبلیغ، ترويج و اشاعه زبان فارسی و تربیت دانشجویان خارجی غیرفارس حتی در کشورهای دیگر گردد ولی پرداخت کنندگان آن نه تنها از تحصیل به زبان مادری محروم باشند بلکه کسانی که سعی در آموزش آن و فرهنگ خود را دارند شایسته حبس و محرومیت از تحصیل حتی به زبان فارسی گردند. اين راهى كه شما مى رويد كژ راهه است و از نظر ما بايد به آن براى هميشه پايان داد. دانشجويان آذربايجان به همراه ملتى كه فرهنگ و زبان او در جمهورى اسلامى از او دزديده شده در اعتراض به سفر كذايى شما به آذربايجان كه در خدمت تبليغات شخصى شما براى انتخابات رياست جمهورى است بپا خاسته و دست رد محكم و قاطعانه اى به سياست هاى شما مى زنيم. مبارزه ما براى تحقق آزادى، دمكراسى و حق تعيين سرنوشت خويش است. ما هيچگونه اشتراكى بين منافع تركهاى ساكن ايران و عملكردهاى مستبدانه و بشدت دروغپردازانه شما نمى بينيم و راه خود را از شما جدا مى دانيم
جنبش دانشجوئی آذربایجان
گله جك بيزيمدير

Sunday, October 5, 2008

حق تعیین سرنوشت

کابوس جمهوری اسلامی: جنبشهای ملی ملل غیر فارس

الف.پاکدل
چرا استقلال می خواهیم
مسئله ملی و سوسیالیستهای آذربایجان جنوبی
امروز ستم ملی به شیوه های خشن و همه جانبه ازطرف اشغالگران ایرانی به تورکهای آذربایجان اعمال می شود وما تورکهاعواقب و تاثیرات دهشتناک آن را در تمامی جوانب سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی زندگی خود می بینیم. ما برای حل این مشکل به مبارزه برخاسته و برای به پیروزی رساندن مبارزه موظفیم روشها و آلترناتیو سیاسی خود را به جنبش ملی دمکراتیک آذربایجان ارائه دهیم. ما نمی خواهیم مفسر ومدعی پر حرف و بی عمل باشیم و فقط به قبول حقانیت شعار" حق ملل در سرنوشت خویش " و " دفاع از ملل تحت ستم " بسنده کنیم بلکه ما برای ایجاد تغییردر آذربایجان وظایف عملی و مسئولیتهای زیادی بعهده داریم
رفع ستم ملی و تحقق مطالبه " حق ملل در تعیین سرنوشت خویش " از مطالبات دمکراتیک بخشی از سوسیالیستهای آذربایجان می باشند. سوسیالستهای آذربایجان اعتقاد عمیق دارند که تنها راه رفع ستم ملی، استقلال و خروج آذربایجان از اشغال و استعمار ایران است. در این رابطه دلایل زیادی این اعتقاد را در ما قدرت و قوت می بخشند که ما به بعضی از دلایل خود در دفاع از استقلال آذربایجان جنوبی اشاره می کنیم
.
www.solgunaz.com