Tuesday, July 7, 2015

نگاهی به برنامه پرگار شبکه بی بی سی و حاشیه های آن- شریفه جعفری

با توجه با اینکه برنامه چه از طرف موافقان و چه از طرف مخالفان پخش گردید دیگر نیازی نمی بینم به جزییات این برنامه و صحبتهای مهمانان برنامه بپردازم ،

 ولی با یک نظر اجمالی به اعتراضها ی بعد از آن که با توجه به عصبانیت ها ، اهانت ها و مقاله های پهلودار برخی به اصطلاح روشنفکران نظری افکنده و به بررسی آنها می پردازیم
ضمن شروع مطلب یادآور حقیقتی می گردیم که امروز دیگر حرکت ملی آزربایجان جنوبی بسیاری از مراحل اولیه را طی کرده به تکامل و استقلال فکری و سیاسی خود رسیده است ، و پایه های آن با امضای طوماری مانند ۱۵۰۰ فرد حقیقی و یا مجازی و یا با ارائه مقاله های تحریک آمیز و هوشمندانه متزلزل نخواهد شد ، زیرا هر چند پراکنده امروز سطح شعور و آگاهی ملت آزربایجان با وجود هزاران موانع و بر سر راهشان به حد تشخیص دادن خیر از شر ، دروغ از راستی ، غرض از صداقت ،و تصمیم گیری بر زندگی آزاد و مستقل با توجه به شرایط زمانی و مکانی رسیده است .
ارایه مقاله های تحریک آمیز به ظاهر دلسوزانه و جمع امضا بر علیه شبکه ای که مهمانان آنها هویت طلبان آزربایجان باشند خود نشانگر موفقیت روز افزون حرکت ملی می باشد ، زیرا در اثر سیاستهای نژاد پرستانه و آموزه های نژاد پرستی رژیم طاغوتی و جمهوری اسلامی امروز چنان محیط و فضای حاکمیت خود را اسیر گردابی وحشتناک کرده اند که برای اثبات خود هر اقدامی نتیجه ی عکس داده و باعث فرو رفتن خود و نقشه هایشان در این گرداب می شود ، و هر اقدامی از سوی آنها به نفع طرف مقابل و امروز به نفع حرکت ملی می گردد ،
و چه تاسف بر انگیز است که هنوز هم با این شرایط به جای بکار بردن منطق و قبول ودرک واقعیت هنوز اعمال جاهلانه و دیکتاتور منشانه خود را بکار می برند ، و بدون شک شرایط را بیش از پیش متشنج تر می سازند /
اخبار ۱۵۰۰ امضا که در واقع نه بر علیه بی بی سی بلکه در کنه مساله بر علیه فعالان ملی آزربایجان ، خود باعث شایع شدن خواسته های فعالان آزربایجانی و حساس تر شدن مساله در بین عده زیادی از افراد می گردد ، و همانطوری که اشاره کردیم هر اقدام و هر قدم اندازه همان قدم فرو رفتن مخالفان در گرداب ساخته شده دست خودشان است /
صالح کامرانی که بدون مِن مِن کردن، رک و راست ،نظر خود را که نظر بسیاری از فعالان و روشنفکران آزربایجانی است را مطرح و با ادله و منطق به دفاع ازصحبتها و نظرات خود پرداختند ، که نه توهینی به ملیتی و یا در مقام خواست استعمار هویت ملیتی بودند بلکه با توجه به شرایط کنونی آزربایجان که در برابرچشم های میلیونها ترک آزربایجانی به میدان غارت و زورگویی و هویت زدائی تبدیل شده است را دغدغه ی اصلی مردم آزربایجان یاد کردند و با توجه به تجربه های مکرر تلخ گذشته ،یادآورشدند که دیگر ملت ایران کاملا اعتماد خود نسبت به حفظ منافع آنها از طرف دیگر ملیت ها را از داست داده است و امروز ملت به ایمان حفظ منافع و منابع خود توسط فرزندان خود رسیده است،
ملت امروز، به تصمیم گیری بر سرنوشت ملت خود ، با دستهای خود ملت ایمان آورده است ، و این حقی است که کسی حق به رسمیت نشناختن آن را از نظر ماده قانونهای سازمان ملل و حقوق ملیتها نیز ندارد.
و خانم سیمین صبری که نظریه ی فدرالی را مطرح نمودند و تا حد ممکن به دفاع از نظریه مطرح شده شان پرداختند که باز با وجود همه دل شکستگی های ملت آزربایجان باز شاید در صورت تفاهم و احترام به حقوق قانونی و ملی یکدیگر بتوان مشکل سیاسی امروز ایران که رو به تجزیه واز هم پاشیدن است را حل نمود و باز بتوان زیر پرچم که حکومت به صورت مستقل مانند بعضی از کشور های دنیا به حیات ادامه داد ،
که از نظر بنده چنین چیزی در ایران محال و غیر ممکن است ، زیرا ملت ایران هرگز به آن درجه ی شعور و آرامش فکری نرسیده و نخواهند رسید ، عملی شدن این نظریه قرنی را می طلبد تا نسلی با افکار ی غیر از افکار تزریق شده بر جان و روح ملت ایران رشد کنند و بتوانند در کمال عقل و آرامش در کنار یکدیگر و بدون ضرر زدن به منافع یکدیگر زندگی کنند ،
نمونه بارز این مساله از همان روز که برنامه شبکه بی بی سی ، پخش گردید موجهای حمله بر حرکت ملی آزربایجان و دو مهمان آزربایجانی در برنامه روز به روز به خشونت و عصبانیت در سایتهای دولتی و فردی و روزنامه ها و غیره و غیره افزایش پیدا کرد ، چیزی که قابل تامل است این است ، حالا ما می گوییم این عده ، از آقای صالح کامرانی که استقلال آزربایجان جنوبی را مطح کردند دلخور عصبانی و شاید به خونش تشنه باشند ،
چرا و چرا از خانم سیمین صبری که راه مسالمت آمیزی را با وجود همه ی نابرابری هاو نابرادری ها در آزربایجان چه از طرف دولت حاکمه و چه از طرف ملت فارس زبان روا داشته می شود ، مطرح نمودند ، کسی در مقام ستایش دفاع و تمجید از خانم صبری بر نیامد ، اما افرادی از فعالان حرکت ملی با وجود همه ی مشکلات از خانم صبری تشکر و تمجید کردند ، و این هم باز روحیه ی مسالمت آمیزی و صبوری ملت آزربایجان را بار دیگر به اثبات می رساند .
متاسفانه یا خوشبختانه عده ای از مقاله ی اکبر اعلمی دلگیر و دلشکسته شده اند یعنی کسانی که روز به روز به تحلیل رفتن منافع آزربایحان و کسانی که صدای تیشه های نژادپرستان را بر ریشه های وجودی و هویتی آذربایجان ر دقیقه به دقیقه می شنوند و نگران ملت خود هستند ،
و عده ای مسرور که بدون شک نمی خواهند آذربایجان با پیکره ی اصلی خود ، با زبان و فرهنگ خود بتواند بر حیات وجودی خود ادامه دهد .
اکبر اعلمی که در زمان نمایندگی اش بر آزربایجان در مجلس با صلابت تمام به دفاع مردم آزربایجان پرداخت و بدون شک در دل تک تک ترک زبانها جای گرفت و حتی از نظر مردم به یک سیاستمدار آزربایجانی و یا لیدر تبدیل شده بود ، کم کم با گذشت زمان مردم به مقطعی بودن افکار اکبر اعلمی و موقعیت طلبی وی پی بردند و کم کم کنار کشیدند از طرفداری و حمایت وی ، که در این میان اکبر اعلمی ناباورانه تنها ماند و چیزی که از مردم آزربایجان انتظار داشت را ندید ، زیرا انتظار وی بیش از حد انتظار بود ، البته چون بنده اکبر اعلمی را از نزدیک تا حدودی می شناختم و ساعتها با وی صحبت کرده ام در این مورد ، افکار وی را مطرح نمودم ، که باز به همه اینها من به شخصیت ایشان احترام و ارزش قائل هستم ولی در مورد آزربایجان هرگز نمی توانیم با کسی تعارف داشته باشیم ،
جناب اعلمی در انتقاد اخیرش که تا حد توان سعی کرده است دل مردم آزربایجان را نیز نشکند و مقاله ای بسیار هوشمندانه ارائه داده است که در آن خواه ناخواه افکار و انتظارات وی کاملا مشخص شده است .
مقاله ای که نشان می دهد اکبر اعلمی با دردها ، مشکلات و خواسته های ملت آزربایجان کاملا بیگانه و بوده و به واسطه ی زندگی در تهران به صورت نیمه مرفه ، هنوز ایران ۲۰ سال قبل را ایران زمان جنگ را در ذهن خود می پرود و ترس از استقلال ملت آزربایجان وی را وادار به نوشتن مقاله ای کرده است که بتواند افکار ملت را به گمراهی بکشد ، و با گذر از مسائل امروز آزربایجان مساله یکی شدن آن با آزربایجان شمالی عهد نامه های ترکمانچای و گلستان را مطرح کند و اینگونه به خوانندگان بگوید که هدف امروز حرکت ملی آزربایجان پیوستن به آزربایجان شمالی است و این یک هشدار است زیرکانه ،
جناب اعلمی که ماهها پیش همزمان با سفر روحانی به تبریز زبان مادری و همچنین وعده های روحانی را یادآور شده بود داشت در میان ملت آزربایجان مقبولیتی دوباره پیدا می کرد که با ارائه مقاله اخیرش همه ی آن محبوبیت ها را به یکباره به باد داد /.
اعلمی اشتباه بزرگی کرد ، باید ابتدا می سنجید حرفهایش را، وقتی که می گوید مردم آزربایجان خواسته هایشان فرق می کند من ۸ سال نماینده ی آنها بودم و می شناسمشان ، خواسته ی آنها خواسته ی فعالان حرکت ملی نیست ،!
آیا به بررسی حرکتی که در قبال توهین روزنامه ایران به ترکها در آزربایجان و حتی تهران ، به بررسی قاطی نشدن مردم آزربایجان در زمان حرکت سبز ، اعتراضهای دریاچه اورمیه ، و تراختور و غیره و غیره که نشانگر بالا رفتن شعور ملی مردم آزربایجان است را نپرداخته است ؟!.
امروز که صدای دریاچه اورمیه پشت میله های زندان است ؛ زندگی مردم آزربایجان در خطر است ، چرا غیر از ترکها کسی فریادی بر نمی آورد و هیچ برادر و هم وطن فارسی در زمان گرفتاری های آزربایجان حرکتی از خود بروز نمی دهد ، دستگیر نمی گردد و در کوچکترین اعتراضی برای زنده کردن حقوق مردم آزربایحان شرکت نمی کند ، زیرا آنها یاد گرفته اند که باید ملت آزربایجان برای داشتن ایرانی یکپارچه و آریائی همیشه در خدمت ملت فارس باشد و نوکری آنها را بکند و در صورت اعتراض مستحق توهین و تحقیر و شکستن باشد .
چیزی که مشخص است دغدغه مردم امروز آزربایجان جنوبی آزربایجان شمالی یعنی نیمه جدا شده اش نیست ،
دغدغه امروز مردم آزربایجان زبان مادریشان است که در صورت حکومت دیگران باید مجبور آن را به فراموشی بسپارد ،
دغدغه ملت آزربایجان دریاچه اورمیه است که در کمال ناباوری ، نامردی ، زورگویی در برابر چشمانشان اقدام به نابود کردن آن یعنی زندگی مردم آزربایجان کرده اند /
دغدغه امروز مردم آزربایجان غارت ثروتهای خدادادی شان است که فرزندانشان در مناطق دور مجبور به خدمت به بیگانگان هستند .
ضمن تشکر از بی بی سی و مجری برنامه پرگار خاطر نشان می سازیم در کشوری که بیشترین در صد جمعیت آن را ترکها تشکیل می دهد انتظار تداوم چنین برنامه هایی بیش از پیش است / هر چند که امروز صدای حرکت ملی رساتر از رسانه های خارجی و داخلی است و با توجه به بزرگی حرکت که دنیا را واردار به تامل واداشته است ، بی بی سی و امثالهم با مطرح کردن مسائل ترکها در ایران نیز بر محبوبیت خود خواهد افزود.
امید بر روزی که انسان بودن و انسانی زیستن بر انسانها حاکم گردد.
شریفه جعفری
آلمان-هانوفر -۰۵٫۰۷٫۲۰۱۵


No comments: