Sunday, March 20, 2011

حمایت دانشجویان دانشگاه تربیت معلم آذربایجان از بیانیه دانشجویان تورک دانشگاه‌های تهران

حمایت دانشجویان دانشگاه تربیت معلم آذربایجان از بیانیه دانشجویان تورک دانشگاه‌های تهران
جمعه 27 اسفند 1389 – 18 مارس 2011
مسلما حرکت ملی آذربایجان برای صیانت از گنجیه هزاران ساله فرهنگی ملت تورک آذربایجان و نیز احياي حقوق ملي پايمال شده ي تورك هاي آذربايجان به درجه‌ای از شکوفایی و بالندگی رسیده است که می‌تواند سازمان یافته‌تر از گذشته در این راستا به فعالیت خود ادامه دهد.
نامگذاری سال 1390 از طرف دانشجویان هویت طلب دانشگاه‌های تهران با عنوان «میللی بیرلیک ایلی» حاکی ازدرک بالای این دانشجویان مبنی بر حرکت سازمانی و منسجم و نيز شناخت واقع بینانه از شرایط موجود می‌باشد. ما دانشجویان دانشگاه تربیت معلم آذربایجان به عنوان بخش کوچکی از جنبش دانشجویی آذربایجان با درنظر گرفتن شرایط حساس حاکم برکشور و منطقه و نیز شرایط فعلی حرکت ملی آذربایجان ضمن اعلام حمایت خود از این نامگذاری، آمادگی خود را درخصوص تقويت وحدت ملی جهت رسیدن به اهداف حرکت ملی آذربایجان اعلام داشته و تمامي فعالين، گروهها و تشكيلاتها را به عملكردي مسئولانه در اين باره فرا مي خوانيم.
گوج بيرليكده دير
26/12/89
تبریز- دانشگاه تربیت معلم آذربایجان
ازسایت http://www.oyrenci.com

Thursday, March 10, 2011

سازمان عفو بین الملل: مبارزه برای کلمات ر ایران

سازمان عفو بین الملل: مبارزه برای کلمات در ایران
دوشنبه ۱۶ اسفند ۱٣٨۹ - ۷ مارس ۲۰۱۱
سازمان عفو بین الملل در آخرین شماره از نشریه wire به مسئله زبان مادری در ایران با عنوان "مبارزه برای کلمات" پرداخته است. این نشریه، فعالان آذربایجانی را به عنوان طلایه داران مبارزه برای حق آموزش به زبان مادری معرفی کرده است و در ادامه سخنان چند فعال آذربایجانی را به چاپ رسانده است. مبارزه برای کلمات سالهاست اقلیت های اتنیکی ایران-عربها،آذربایجانی ها، بلوچ ها، کردها و ترکمن ها- اجازه ی آموزش به زبان مادری خودشان در مدارس و دانشگاه ها‌و یا تاسیس مدارس خودشان را ندارند، جایی که فقط فارسی مجاز است. آذربایجانی های ایران، بزرگترین اقلیت ایران، مبارزه برای حق آموزش به زبان مادری را رهبری می کنند. بسیاری از فعالان توسط دولت ایران بازداشت، زندانی شکنجه و مورد آزار و اذیت قرار گرفته اند.گزارش های ایرانیان آذربایجانی از زبان خودشان.
یاشار ائینالی، یک ایرانی آذربایجانی مقیم خارج "من احساس می کنم آموزش دوران مدرسه تاثیر بدی روی من داشته است. من از نظرروحی احساس یتیمی می کنم.این احساس کاملا با فقدان زبان مادری در ارتباط است. معلم من موقع درس دادن فارسی صحبت می کرد. من قادر نبودم با معلم ارتباط برقرار کنم و وقتی معلم با من صحبت می کرد گریه می کردم
." عباس جوادی، نویسنده و گزارشگر "در ایران هیچ کس ما را از صحبت کردن به ترکی آذربایجانی در خانه یا خیابان منع نمی کند. حتی در مساجد استان های آذربایجانی ایران (آذربایجان شرقی، آذربایجان غربی، اردبیل، زنجان) روحانیون به ترکی آذربایجانی موعظه می کنند. "اما اتنیک ها ی ایران (آذربایجانی ها ) به ندرت می توانند به ترکی آذربایجانی بخوانند یا بنویسند چون هیچ آموزشی به زبان مادری وجود ندارد. "در کل کشور، یک مدرسه به ترکی آذربایجانی،دانشگاه یا یک دوره آموزشی زبان(ترکی آذربایجانی) وجود ندارد. یک شهروند ترک با خانواده و دوستانش به زبان مادری صحبت می کند، اما به همان افراد به فارسی نامه می نویسد چون قادر نیست به ترکی آذربایجانی بنویسد. "ترکی آذربایجانی به تدریج اهمیت اجتماعی خود را از دست می دهد ... و توسط گویش محلی و اجتماعی ، زبان عامیانه و لغات و ساختار جمله بندی فارسی مورد هجمه قرار می گیرد.
" حبیب آذرسینا، روزنامه نگار "یادگیری برای بچه های فارسی زبان خیلی راحت تر از بچه های آذربایجانی که برای اولین بار این زیان رادر کلاس می شنیدند بود. والدین بچه هایشان را با چشمانی اشک آلود به خانه باز می گرداندند. ناکامی در مدرسه یک چیز عادی بود. بیشتر بچه ها به خاطر همین موضوع بعد از شش سال ترک تحصیل می کردند. فارغ التحصیلی از دوره ی ابتدایی به عنوان یک موفقیت به حساب می آمد.
" فاخته زمانی، موسس انجمن دفاع از زندانیان سیاسی آذربایجانی در ایران "مو ضوع مربوط می شود به بچه یک از دوستانمان- اون پول تو جیبی هایش را جمع کرد و آنها را به معلم داد و گفت:" این پولها به اندازه 20 کلمه ترکی هست... من جریمه را از پیش پرداخت می کنم پس می توانم 20 کلمه ترکی حرف بزنم.
"" مصطفی عوض پور، مدافع حقوق بشر، در سال 2006 به همراه برادرش به خاطر فراخوان تحریم اولین روز سال تحصیلی جدید و دفاع از خق تحصیل به زبان مادری بچه های آذربایجانی دستگیر و در اکتبر 2006 آزاد شد. "بیشتر آزار و اذیت ها در بازداشت گاه های وزارت اطلاعات اتفاق افتاد، اعم از آزار جسمی و روحی مثل ضرب و شتم کردن، جایی که من اقدام به اعتصاب غذا کردم. " من و برادر کوچکم 22 روز و برادر وسطی ام 6 روز در بازداشت گاه بودیم، اما به ما اجازه ملاقات با پدرو مادرمان داده نشد. ما برای 4 روز مورد ضرب وشتم قرار گرفتیم. "آنها نتوانستند هیچ اتهامی را علیه ما ثابت کنند و فقط به ما می گفتند که شما قصد داشتید در یک اعتراض برای زبان مادری شرکت کنید.
" صالح کامرانی، وکیل و زندانی عقیدتی سابق. در سالهای 2006 و 2007 به خاطر فعالیت های حقوق بشری بازداشت شد. در حال حاضرپناهنده و در تبعید به سر می برد. " خانواده من هر سال قبل از مراسم قلعه بابک به اداره اطلاعات احضار می شدند. آنها من و برادرم را دستگیر کردند. اخیرا که برادرم دستگیر شده بود، دادستان اهر من را به دهها سال زندان تهدید کرد و بعد من را ربودند.مکالمات تلفنی،مکاتبات و ارتباطات ما تحت نظر هستند." نسرین بابایی، همسر یکی از فعالان به نام اوختای(مهدی) بابایی عجب شیر. در سال 2006 اوختای به خاطر فعالیت هایش به شش ماه حبس محکوم و در مارس 2007 آزاد شد. "اتهام هایی که بر علیه شوهرم زده شده اینها هستند: تبلیغ علیه نظام، ایجاد ناآرامی، اقدام علیه امنیت ملی و ارتباط با تجزیه طلبان خارج از کشور. سئوال من این است: آیا آموزش فرزندانمان به زبان مادریمان(ترکی آذربایجانی) جرم است؟ اگر هست، چرا مقامات شوهرم را محکوم نمی کنند؟ و به چه کسی درباره رنج هایی که کشیده ام باید مراجعه کنم؟ ماموران امنیتی هنوز هم زنگ میزنند و تهدید می کنند... تهدید می کنند که اگر با کسی در این مورد صحبت کنم دستگیر خواهم شد."
علیرضااصغرزاده،دانشگاهی"زمانیکه ببینم میلیونها بچه متعلق به جوامع آذربایجانی،کرد،بلوچ،ترکمن،عرب،لر،بختیاری،گیلک و ... به زبان مادری خودشان صاحب مدرسه باشند نشانه خوبی خواهد بود برای ساختن ایرانی بدون نژادپرستی"
لینک از عفو بین الملل:
www.amnesty.org
ترجمه از سایت اویرنجی