Thursday, December 7, 2006

دوگانگی

شما ! بند شلوار خود را نگهدارید ، لازم نیست زلف همسایه ها راا فربزنید
*
تازه دبستان را شروع کرده بودم ، آنام (مادرم ) برایم حیدر بابای
شهریار را می خواند .آنرا بیشتر از زبان شیرین فارسی که در مدرسه
خانم معلم صحبت میکرد، می فهمیدم . آنام، از علاقه ای که نشان دادم
این کتاب را برایم خرید. باورم کنید حالا هم دارم. ولی افسوس و هزار
افسوس که هر کارکردم نتوانستم بخوانم . بیسواد ماندم !
شنیدم در زمان آقای خاتمی میلیون ها دلار در تاجکیستان و آذربایجان شمالی،
برای رونق زبان فارسی خرج کردند و می کنند.در آذربایجان شمالی« جمهوری
آذربایجان » هر بجه تورک که بکلاس فارسی میرود و فارسی یاد میگیرد
ماهیانه 100 دلارمیدهند. « بیش ازمزدماهیانه یک کارگر» ولی در وطن خودم
بیخ گوش آقایان زبان مادری من قدغن و دریغ از یک مدرسه و یک
کانال تلویزیونی بزبان مادریم
!
آیا شما فارس ها هیچ وقت این دوگانگی را حس کرده اید ؟ در مقابل این
انتقاد یکی از همین آقایان فرمودند : آذریها !!! می توانند در خانه هایشان
آذری !!! صحبت کنند . هنوز صدای صدها هزار تورک آذربایجان
که یک هفته تمام در تمام مناطق تورک نشین فریاد می زدند ،
هارا هارا من تورکم . مدرسه بزبان مادری ...
بگوش شوونیسم و راسیسم فرو نرفته است !
روشنفکران فارس ! تورک های آسیمیله شده ! بیاد داشته باشید
شما ها! هرگز ، هرگز در طول تاریخ کلامی ، از ظلم رفته برما

سخنی نگفتید . اگر هم حرفی زدید( که لایق خودتان بود) از ناف به پایین بود
*

Wednesday, June 14, 2006

شعری از برتولت برشت ، شاعر و نویسنده ی آلمانی

!

دشمنان ما میگویند
دشمنان ما میگویند : نبرد به پایان رسید
اما ما میگوئیم تازه آغاز شده است
دشمنان ما میگویند : حقیقت نابود شد
اما ما میگوئیم هنوز آنرا میدانیم
دشمنان ما میگویند : اگر حقیقت حتی هنوزدانسته شود
دیگر نمی تواند پخش شود ما اما آنـرا پخش میکنیم
اینک شب ماقبل هماوردی است ، اینک زمان صیقل بخشیدن به کادرهای ماست
اینک زمان آموزش نقشه نبرد است ، اینک روز قبل از سقوط
سقوط دشمنان ماست

*