Tuesday, April 19, 2011

این چه جامعه ای است که برنده جایزه صلح نوبلش هم افکار نژادپرستانه دارد؟-

این چه جامعه ای است که برنده جایزه صلح نوبلش هم افکار نژادپرستانه دارد؟-
علیرضا قولونجو
سه‌شنبه ٣۰ فروردين ۱٣۹۰ - ۱۹ آوريل ۲۰۱۱
آیا روشنفکر ایرانی هیچگاه تحریف، غیرفارس ستیزی و این ناسیونالیسم کور و چندش آور را از خود دور نخواهد کرد؟
اگرچه باورش سخت بود، ولی خوشحال شدیم وقتی شنیدیم خانم شیرین عبادی برنده جایزه صلح نوب...ل بالاخره جانب انصاف را رعایت کرده و برای دفاع از حقوق ساکنین عرب اقلیم اهواز قدمی برداشته است.
اما شادی ما بسیار کوتاه بود؛
با توجه به گزارشی که گاردین از نامه خانم عبادی منتشر کرده، او حوادث الاحواز را، که ریشه در مشکلات اتنیکی مردم عرب آن سرزمین دارد، به تبعیضات مذهبی از سوی جمهوری اسلامی بر علیه مسلمانان سنی ربط داده است
خانم عبادی و همفکرانش در گذشته هم همواره سعی داشته اند منکر تبعیضات اتنیکی در جامعه ایرانی شوند. بی دلیل نیست که بیانیه سال قبل نهاد ضد نژادپرستی سازمان ملل متحد برعلیه جمهوری اسلامی بیش از آن حکومت روشنفکران اپوزسیون ایرانی را عصبانی کرده بود.
طبق آنچه که گاردین می نویسد، شیرین عبادی دلیل اعتراضات عرب ها را رفتار بد جمهوری اسلامی بر علیه مسلمانان سنی ارزیابی کرده و در تیتر گزارش گاردین هم به کشته شدن معترضین سنی توسط نیروهای امنیتی اشاره شده است.
این در حالیست که عرب های ساکن ایران عمدتاً شیعه مذهب هستند و دلیل اصلی این تظاهرات اعتراض به تغییر بافت جمعیتی استان خوزستان بر علیه ساکنان عرب آن بوده است.
شیرین عبادی در این نامه از عرب های ایران با عنوان "سنی های عرب زبان"، "سنی هایی که عربی صحبت می کنند" و یا "ایرانیان عرب زیان" یاد کرده است. البته "ترک زبان" و "عرب زبان" خواندن ترک ها و عرب های ساکن ایران توسط روشنفکران ایرانی تاریخی دیرینه دارد. این بر پایه تئوری نژادپرستانه ای است که معتقد است ایران اتنیکهای ترک و عرب ندارد بلکه آنها ایرانی هایی هستند که زبانشان تغییر کرده است.
عده زیادی از دوستان من نژادپرستی را جزئی لاینفک از سیستم فکری روشنفکر ایرانی می دانند و توقعات امثال من از این روشنفکران را "امید واهی" می نامند. متأسفانه تا به حال حق با این دوستان بوده و این بار هم امثال بنده با صفاتی مانند "صاف وساده" و "خوش باور" نواخته شدیم.
از ته دل امیدوارم که تا أبد حق با آنان نباشد.

Sunday, April 3, 2011

دستگیری وزخمی شدن دها شهروند آذربایجانی در آذربایجانی دراعتراض به وضعیت دریاچه اورمیه

دستگیری وزخمی شدن دها شهروند آذربایجانی در آذربایجانی دراعتراض به وضعیت دریاچه اورمی

يکشنبه ۱۴ فروردين ۱٣۹۰ - ٣ آوريل ۲۰۱۱ ساوالان سسی

نیروهای امنیتی ایران، روز شنبه سیزدهم فروردین، بیش از 70 شهروند آذربایجانی را به جرم شرکت در تجمعات اعتراضی در خصوص وضعیت دریاچه اورمیه در شهرهای تبریز و اورمیه بازداشت و عده ای را زخمی کردند.

تجمعات مذکور که در اعتراض به بی توجهی دولت به وضعیت دریاچه اورمیه، و با دعوت فعالان مدنی و محیط زیست آذربایجان است، عصر روز شنبه سیزدهم فروردین 1390 در میدان آذربایجان تبریز و پارک ائللر باغی اورمیه برگزار شده بود، با حمله نیروی انتظامی ایران به خشونت کشیده شد. نیروهای انتظامی به معترضین و همچنین اشخاص داری لباس و یا علامت های سرخ رنگ، حمله کرده و بسیاری از آنها را بازداشت و عده ای را زخمی کردند. از دستگیر شدگان در اورمیه اسم سعید خضرلو و از دستگیر شدگان تبریز اسامی رسول رضوي، داوود شيري، صمد كريمي، حسن خويي، حبيب پور ولي، حسین عبدالهی، حامد حسینی، جلیل علمدار میلانی، حجت مختارزاده، علی سلیمی، کاضم واحدی، سعید سیامی، علی باباپور و الیاس شکری منتشر شده است. به گزارش منابع محلی، دستگیر شدگان در تبریز ابتدا به پاسگاه 18 و اداره آگاهی در "قیرخ مئتیر" و سپس به اداره اطلاعات نیروی انتظامی در خیابان حافظ منتقل شده اند. معترضین پارچه نوشته های به زبانهای انگلیسی و ترکی در دست داشتند که جملاتی مانند، "دریاچه اورمیه تشنه است"، "مرگ دریاچه اورمیه مرگ آذربایجان است" و "دریاچه اورمیه را محافظت کنید" روی آنها نوشته شده بود. آنها همچنین شعارهایی مانند "یاشاسین آذربایجان" و "سدها را باز کنید، دریاچه اورمیه را پر کنید" سر داده بودند. دریاچه اورمیه بزرگترین دریاچه خاورمیانه و دومین دیاچه آب شور جهان از چند سال پیش به سرعت در حال خشک شدن است. به گفته متخصصین محیط زیست در صورت خشک شدن کامل این دریاچه با پخش نمک به جا مانده به جز شهرهای آذربایجان در ایران کشورهای همجوار مانند ترکیه، و عراق را هم با بحران های جدی محیط زیستی روبرو خواهد کرد. برخی کارشناسان معتقدند که مشکل خشک شدن دریاچه ارومیه با سرمایه گذاری اندک دولت حل می شود اما نگاه امنیتی حکومت به مناطق اتنیکهای غیر فارس در ایران و بی اعتنائی در قبال مسائل مختلف آنها باعث اعتراضات گسترده ای در میان آذربایجانیها شده است.