Sunday, April 19, 2015

در برابر موج عرب ستیزی در ایران بایستیم

در روز 29 مارس گذشته، گویا ماموران مملکت عربی سعودی به هنگام بازرسی برای کشف مواد مخدر، به دو تن از حجاج نوجوان ایرانی تعرض می کنند.

محافلی در داخل ایران، از کاه کوهی ساخته و اعلام کردند که به این دوایرانی تجاوز شده است. اغلب سایت ها، مطبوعات و دیگر رسانه های فارسی به این بهانه،هر چه شایسته خودشان بود، نثار "عرب ها" کردند. در این گفتمان جنون آمیزخود بزرگ بین، هیچ حد و حصری در توهین و تحقیر "عرب" وجود ندارد.
 
 
(بیانیه کانون مبارزه با نژاد پرستی وعرب ستیزیدرایران)
در روز 29 مارس گذشته، گویا ماموران مملکت عربی سعودی به هنگام بازرسی برای کشف مواد مخدر، به دو تن از حجاج نوجوان ایرانی تعرض می کنند. محافلی در داخل ایران، از کاه کوهی ساخته و اعلام کردند که به این دوایرانی تجاوز شده است. اغلب سایت ها، مطبوعات و دیگر رسانه های فارسی به این بهانه،هر چه شایسته خودشان بود، نثار "عرب ها" کردند. در این گفتمان جنون آمیزخود بزرگ بین، هیچ حد و حصری در توهین و تحقیر "عرب" وجود ندارد.  
البته گفتمان عرب ستیز در این دیار مسبوق به سابقه تاریخی است. در همین سال های گذشته، ما گواه دهن دریدگی وعرب ستیزی رسانه ها و تماشاگران ورزشگاه ها و کوشش شاعران وطنی همچون اسماعیل خویی، محمد علی جلالی (م سحر)، مصطفی بادکوبه ای، هالو و همگنان شان برای ترویج و تحکیم احساسات و اندیشه های ضد عربی در ایران بوده ایم. اکنون این دایره گشادتر شده است: از مطربی به نام "بهزادپکس" بگیرید تا حجت الاسلام والمسلمین محمد تقی رهبر، امام جمعه اصفهان درآن جای گرفته اند. اولی عربده "عرب کشی" سر می دهد و دومی زشت ترین توهین ها را به عرب ها می کند. در میانه این لجنزار آریایی، شماری از شبکه های تلویزیونی لس آنجلسی و اسلامی درون ایران و مقاله نویسان و کوتوله های مقیم فیسبوک، هر چه خواستند از مستراح دل خویش بیرون دادند! برای نخستین بار شاهد همرزمی آخوندهای شعوبی درکنار پان ایرانیست ها، ملی گرایان، "سلیمانی" ستایان وبسیجیان هستیم. به راستی، این یک پدیده نوین در تاریخ معاصر ایران است. به باور ما، انگیزه نگرانی این بلوک آشفته، فقط حمله سعودی به حوثی ها و متحدانشان در یمن نیست، بلکه گسترش فزاینده آگاهی و پیکار ملی در میان ملیت هایی است که تاکنون از کمترین حقوق انسانی و ملی خویش محروم بوده اند. این امر و نیز نگرانی از مبارزات کارگران، زنان،معلمان و دیگر طبقات پایمال شده جامعه از دیگر انگیزه های حاکمیت ج اا و امامان جمعه و هوادارانشان در دمیدن به کوره عرب ستیزی در ایران است. متاسفانه برای رویا رویی با این پدیده که می تواند به عرب کشی در ایران بیانجامد، جز برخی صداهای استثنایی،دیگر روشنفکران و سازمان های سیاسی و حقوقی جامعه فارس زبان، سکوت پیشه کرده اند،که گویی علامت رضاست. آیا اینان و نیز "اساتید زبان فارسی" فقط دغدغه مجسمه ها را دارند و سرنوشت انسان های زنده و شهروندان عرب شان که قربانیان پمپاژنفرت آریایی هستند برایشان اهمیتی ندارد؟     
همزمان با این موج مبتذل عرب ستیزی، ماموران امنیتی با بهره جویی از جو پدید آمده، اقدام به دستگیری ده ها تن از روشنفکران وفعالان عرب کرده اند. یکی از اینان،شاعری است به نام احمد حزباوی که تنها به جرم شعرخوانی بازداشت و اکنون زیر شدیدترین شکنجه ها دریکی از زندان های مخفی اهواز به سر می برد و در معرض مرگ قرار دارد. در این زمینه، اما دریغ از یک کلمه از شخصیت ها و کانون های فرهنگی که خودرا حامی آزادی بیان قلمداد می کنند و در هرمناسبتی بیانیه صادر می کنند. ظاهرا از دیدگاه این جماعت که صفت ایرانی را یدک می کشند، آزادی بیان شامل شهروندان وشاعران عرب اهوازی نمی شود.  
در اینجا از همه شهروندان آسیب دیده از گفتمان نژاد پرستی – به ویژه عرب ها، ترک ها، کردها و بلوچ ها – می خواهیم، در گام نخست ازنمایندگان مجلس بخواهند، هر چه زودتر لایحه "قانون ممنوعیت توهین وتحقیر نژادها و ملیت های غیر فارس" را به مجلس ارایه دهند و برای تصویب آن بکوشند.
به امید برپایی جبهه متحد ضد نژاد پرستی درایران.
بیانیه شماره 24/15/4/2015 
چهارشنبه, آوریل 15, 2015 - 12:26
 


No comments: