مسأله ملي در جغرافياي ايران که تحت اشغال رژيم فاشيست فارس و شرکا ميباشد دو معني کاملاً متفاوت با هم دارد. يک معني آن «همه بسيج شويد تا از شلوار دروغين آريايي حفاظت کنيم» و معني ديگر «هرچه زودتر نابودش کنيد، تا باخبر نشده اند» ميباشد.
اين معاني که در بالا تعريف کردهام واقعاً در سياست رژيم اشغالگر جاسازي شده است و ساليان سال است که اجرا ميشود. تاجدار و عمامه دارش هم فرقي با هم ندارند چرا که سياست فارس بودن مانند لباس دوخته شده يونيورسال ميباشد که به تن کننده اش هيچ اختياري در دوخت و دوزش ندارد و تنها به عنوان استفاده کننده زندگي ميکند. سادهتر بگويم، شخصي که لباس سياست فارس به تن ميکند، در واقع ميخواهد پوششي بر نقاط عريان و نيز شرمگاهي (آنگونه که مذهبيها مينامند) خود به دست بياورد. تورکهاي آذربايجان و عموميتر بگوئيم آذربايجانيها نيازي به پوشاندن شرمگاهي خود ندارند چون آنها از هيچ کجاي بدن خود شرم آگين نيستند، و نيز، آنها نيازي به پنهان ساختن بدن خود حس نميکنند چرا که حسابشان پاک است و برخلاف خود فارس انگاران که نفس کشيدنشان نيز دروغين ميباشد، باکي از محاسبه ندارند.
مسأله ملي از نوع اول به سبک سياستمداران فارس
خليج هميشه فارس، تا ابد و دلنشين براي فارسها
محافظت از دولاب يوناني تحت عنوان قبر کوروش کبير، تا ابد و دلنشين براي فارسها
انرژي هسته اي، حق مسلم و ابدي و دلنشين براي فارسها
مثلث فارسي ايران-افغانستان-تاجيکستان، تا ابد و دلنشين براي فارسها
مثلث شيعي از اينور طالبان تا آنور يهوديان، تا ابد و دلنشين براي فارسها
مسأله ملي از نوع دوم به سبک سياستمداران فارس
خشکاندن عمدي و برنامهريزي درياچه اورمو (اورميه) و پاسخگو نبودن به آدم و عالم
تخريب عمدي و برنامهريزي شده آثار باستاني متعلق به تورکهاي آذربايجان
تخريب سايتهاي باستاني نظير شنب غازان، اژدها داشي، شهر يئري، کندوان و بسياري ديگر
خشکاندن جنگلها، تالابها و مردابهايي چون مرداب انزلي، جنگلهاي ارسباران،
باغميشه و قوري گؤل
حالا بياييد و عادلانه به موضوع نگاه کنيم. آيا شما به عنوان يک فارس که خود را آدمي داراي عقل و درايت ميدانيد ميتوانيد در مقال اينهمه حق کشي و خيانت سکوت کرده و بازهم به ما «تجزيه طلب» بگوئيد و ما را با «جويده شدن گلو توسط ايران پرستان حقيقي» تهديد کنيد؟
ما هم مسأله ملي داريم، گلوي مزاحمان را هم به راحتي خواهيم جويد
تبريزلي باي بک
۱۵/۱۰/۲۰۱۰
کرويدن
www.solgunaz.com/از سایت آذربایجان جنوبی
اين معاني که در بالا تعريف کردهام واقعاً در سياست رژيم اشغالگر جاسازي شده است و ساليان سال است که اجرا ميشود. تاجدار و عمامه دارش هم فرقي با هم ندارند چرا که سياست فارس بودن مانند لباس دوخته شده يونيورسال ميباشد که به تن کننده اش هيچ اختياري در دوخت و دوزش ندارد و تنها به عنوان استفاده کننده زندگي ميکند. سادهتر بگويم، شخصي که لباس سياست فارس به تن ميکند، در واقع ميخواهد پوششي بر نقاط عريان و نيز شرمگاهي (آنگونه که مذهبيها مينامند) خود به دست بياورد. تورکهاي آذربايجان و عموميتر بگوئيم آذربايجانيها نيازي به پوشاندن شرمگاهي خود ندارند چون آنها از هيچ کجاي بدن خود شرم آگين نيستند، و نيز، آنها نيازي به پنهان ساختن بدن خود حس نميکنند چرا که حسابشان پاک است و برخلاف خود فارس انگاران که نفس کشيدنشان نيز دروغين ميباشد، باکي از محاسبه ندارند.
مسأله ملي از نوع اول به سبک سياستمداران فارس
خليج هميشه فارس، تا ابد و دلنشين براي فارسها
محافظت از دولاب يوناني تحت عنوان قبر کوروش کبير، تا ابد و دلنشين براي فارسها
انرژي هسته اي، حق مسلم و ابدي و دلنشين براي فارسها
مثلث فارسي ايران-افغانستان-تاجيکستان، تا ابد و دلنشين براي فارسها
مثلث شيعي از اينور طالبان تا آنور يهوديان، تا ابد و دلنشين براي فارسها
مسأله ملي از نوع دوم به سبک سياستمداران فارس
خشکاندن عمدي و برنامهريزي درياچه اورمو (اورميه) و پاسخگو نبودن به آدم و عالم
تخريب عمدي و برنامهريزي شده آثار باستاني متعلق به تورکهاي آذربايجان
تخريب سايتهاي باستاني نظير شنب غازان، اژدها داشي، شهر يئري، کندوان و بسياري ديگر
خشکاندن جنگلها، تالابها و مردابهايي چون مرداب انزلي، جنگلهاي ارسباران،
باغميشه و قوري گؤل
حالا بياييد و عادلانه به موضوع نگاه کنيم. آيا شما به عنوان يک فارس که خود را آدمي داراي عقل و درايت ميدانيد ميتوانيد در مقال اينهمه حق کشي و خيانت سکوت کرده و بازهم به ما «تجزيه طلب» بگوئيد و ما را با «جويده شدن گلو توسط ايران پرستان حقيقي» تهديد کنيد؟
ما هم مسأله ملي داريم، گلوي مزاحمان را هم به راحتي خواهيم جويد
تبريزلي باي بک
۱۵/۱۰/۲۰۱۰
کرويدن
www.solgunaz.com/از سایت آذربایجان جنوبی
No comments:
Post a Comment