نقدی گذرا به مقاله "مانیفست مهران بهاری" به قلم علی قره جه لو
یونس شاملی
|
آقای علی قره جه لو طی مقاله ایی تلاش کرده اند دیدگاههای مهران بهاری را تحت عنوان
مانیفست مهران بهاری" برای خوانندگانشان توضیح دهند. اما مرور این مقاله، جدا از فکر جاری در آن، نظر مرا به مسئله دیگری جلب کرد. مسئله ایکه نه تفاوت در فکر بلکه متدهای مورد استفاده در این مقاله است. متدهایی که نه تنها در راستای شکوفایی ادبیات سیاسی جنبش ما نیست، بلکه نشانهء از یک عقب گرد به گذشته و توسل جستن به معیارهای عقب مانده چپ سنتی است که نهایتا غیر از تخریب حاصل دیگری برای جنبش ملی دمکراتیک خلق ما ندارد. من در اینجا بصورت خلاصه تنها به سه مورد از این متدها که ماهیتا نه تنها نادرست بلکه حتی غیراخلاقی نیز هستند، اشاره میکنم
یک: زبان ترکی مقاله مورد انتقاد و زبان فارسی نقد
زبان نوشتاری مقاله آقای مهران
بهاری که آقای علی قره جلو در این مقاله به اصطلاح آن را نقد کرده اند به ترکی
نوشته شده است. اما پاسخ و نقد ایشان به این مقالهء ترکی به زبان فارسی تحریر شده
است. آیا برای هر خواننده ایی این پرسش پیش نمی آید که چرا آقای قره جه لو نقد خود
به یک مقاله ترکی را به فارسی تحریر کرده اند؟ اگر مقاله آقای بهاری به ترکی است،
یعنی فقط ترکی خوان ها از متن مقاله ایشان میتوانند مطلع شوند و اگر آقای قره جه
لو متن مقاله انتقادی خود را به ترکی می نگاشتند باز هم تنها ترکی خوان ها
میتوانستند متن مقاله ایشان را بخوانند. اگر چنین میبود عدالت برقرار میشد. اما
انتخاب زبان فارسی برای نقد مقاله (به زبان ترکی) مهران بهاری و انتشار آن در
مئدیای فارسی چه معنی دیگری غیر از به اصطلاح افشای مهران بهاری در مئدیای فارسی و
خوش خدمتی به این مئدیا میتواند داشته باشد؟
آیا آقای قره جلو نمیداند که
نوشتن نقد به زبان فارسی (آنهم با آن لهن تند مملو زا توهین، تحقیر و تحریف) علیه
فعالین و یا نویسندگان ترک در ایران میتواند به مسمومیت بیشتر فضای مئدیای فارسی و
جامعه فارس نسبت به جنبش ملی دمکراتیک آذربایجان کمک کند؟
انتشار نقد مسائل داخلی جنبش ملی دمکراتیک
آذربایجان به زبان فارسی، غیر از فرستادن سیقنالهای نامرئی در مظلوم نمایی به
جامعه سیاسی فارس در ایران و جلب حمایت آنان در برخورد با اندیشه ها و یا گرایشان
فکری و سیاسی در جنبش ملی دمکراتیک آذربایجان نیست؟
غیر از این چه هدف و انگیزه ایی
میتواند فارسی نوشتن یک نقد علیه یک مقاله ترکی را توضیح دهد؟
به نظرم استفاده از این روش
منافع خلق ترک در ایران و جنبش ملی دمکراتیک متعلق به این خلق در آذربایجان را
تامین نمیکند. بلکه این روش مطلقا در استخدام منافع غیر آذربایجانی و غیرترکی در
ایران است.
دو: سایتهایی که این مقاله را
منتشر کرده اند
مقاله "مانیفست مهران
بهاری" آقای علی قره جه لو در چهار سایت فارسی (اخبار روز، ایران گلوبال، عصر
نو و راه کارگر) و سایت متمایل به چپ فارس یعنی آذربایجان آنلاین و (بالاجبار) در
سایت آچیق سؤز (که آقای قره جه لو عضو این گروه محسوب میشود) منتشر شده است. به
عبارت ساده تر این نوشته از سوی سایتهای فارسی زبان مورد استقبال قرار گرفته است.
مطمئنا و بتدریج سایتهای فارسی زبان بیشتری این مقاله را نیز منتشر خواهند کرد.
اما این تصور که سایتهای آذربایجانی بیشتری این مقاله را منتشر کنند بسیار
غیرمحتمل است.
فکر میکنید، علت گرایش سایتهای
فارسی زبان برای نشر این مقاله چیست؟ اگر مقاله در جهت منافع خلق ما منتشر شده
است، معمولا در سایتهای فارسی مهر سانسور میخورند. اما این مقالات در سایتهای
آذربایجانی بصورت وسیعی منتشر میشوند
علت استقبال سایتهای فارسی
زبان از این مقاله یکی دیگر از جهت های منفی متدی استکه نویسنده مقاله آگاهانه و
یا ناخودآگاه در نوشتار خود و در عین حال انتخاب زبان آن به خطا رفته است. متدی
که خود گویایی غیر اصولی بودن این شیوه کار و حتی گاه غیراخلاقی بودن و خودزنی
آن را نشان میدهد.
سه: بازتولید ادبیات چپ سنتی
در توهین، تحقیر، تخریب و تحریف
اول قصد داشتم تمامی مفاهیم
توهین آمیز، تحریف شده و تحقیرکننده را در این مقاله بشمارم بعد از یکی دو پاراگراف
متوجه شدم که شمار این نوع واژه ها و مفاهیم بقدری زیاد است که نیازی به شمردن
آنها نیست. چون خواننده این مقاله به راحتی وزن سنگین این واژه ها و مفاهیم
اهانت آمیز و تحقیرکننده را حتی در سطور و پاراگرافهای اولیه آن متوجه خواهد شد.
بخشی از مفاهیم تحقیر و توهین
آمیز و تحریف شده ایی که آقای قره جلو آقای مهران بهاری را به آن متهم میکنید را
از متن مقاله یادآور میشوم تا هر کسی حدیث مفصل را از این مجمل بخواند؛
(اتهامات) "به انحراف کشاندن حرکت ملی-دمکراتیک آذربایجان، "نجات
جمهوری اسلامی"، "شبکه ایی که در تاریکی کمین کرده"، "جا
انداختن سیاست انحرافی و عمیقا ارتجاعی"، (تحقیرها) "شبکه مهران
بهاری"، "اشباه مجهول الهویه"، "شبکه لو رفته"،
"امام غایب"، "ادعاهای انحرافی"، (توهین ها) "خانه
اشباح"، "شیادی"، "دنائت ها و پستی ها"، (تحریف ها)
"دشمنی با چپ"، " نفرت پراکنی در بین ملیتها"، " رو در
رو قرار دادن خلق آذربایجان با خلق فارس" و...!
زبانی که در نقد خود از این
مفاهیم استفاده میکند زبان سیاسی چپ پوپولیستی و سنتی است. این زبان با ادبیات
مدرن سیاسی در تعارض است. نگاه مثبت در این زبان مرده است و تخریب حرف اول را
میزند. ادبیات سیاسی جنبش ملی دمکراتیک خلق ترک در ایران بایستی این ادبیات را
برای همیشه از خود دور کند. بایستی از بازتولید این زبان و خودزنی های آن در
جنبش ملی دمکراتیک آذربایجان ممانعت به عمل آورد. بایستی به یک زبان سازنده،
دینامیک ، زنده و مدرن تکیه کند و از توهین، تهمت و افترا بستن به مخالفان خود
برای همیشه دست بشوید. این آنچیزیست که قلم آقای علی قره جلو در این نوشته در
تناقض با آن عمل کرده است.
نتیجه گیری:
یکی از وظایف اصلی فعالین و
نویسندگان متعلق به جنبش به جنبش ملی دمکراتیک خلق ترک در ایران پروراندن ادبیات
سیاسی دمکراتیک و استفاده از ادبیات سیاسی در اشکال مدرن و پداگوژیک ان است.
امروز نسل جوان ترک در آذربایجان و ایران انتظار بیشتری از فعالین و نویسندگان
میان سال خود دارند.
قرار نیست هر کسی و هر نسلی
تجارب گذشته را دوباره از سربگذارند. انتقال تجارب مبارزاتی و تاکید به شیوه های
دمکراتیک در برخورد با مسائل سیای خود راهگشای برپایی یک جامعه دمکراتیک در
آینده است. فعالین پیشرو جامعه سیاسی ترک در ایران بایستی با رفتار و کردار خود
به برپایی و تحکیم مناسبات دمکراتیک میان فعالین جنبش ملی دمکراتیک آذربایجان
کمک کنند.
آیا مقاله مورد ذکر آقای علی
قره جه لو با مضامینی که فوقا به آن اشاره کردم، در خدمت تحکیم مناسبات دمکراتیک
در درون جنبش سیاسی خلق ترک در ایران قرار میگیرد؟ پاسخ من به این پرسش منفی
است.
20121022
|