روشنفکر کسی است که بدون در نظر گرفتن جنس، نژاد، قوم و طبقه
واقعیت های موجود در جامعه را بررسی و مشکلات، معضلات و کاستی های موجود را به نقد
بکشد. روشنفکران متفکرانه، معقول و دور از تعصبات و احساساتِ غیر معقول، فکر و عمل
می کنند.
در حقیقت کسانی روشنفکر هستند که دارای توان فکری و علمی در حد عالی هستند و خواهان نوگرایی، ایجاد تحول در جامعه در جهت دانش و استانداردهای امروزی هستند.
روشنفکران همواره فارغ از تعصب برای حل مشکلات و معضلات اجتماعی تلاش می کنند. اعتراض مدنی یکی از ویژگی اصلی روشنفکران می باشد. در حقیقت یکی از وظایف مهم روشنفکران مبارزه با عقب ماندگی و سوق دادن بینش مردم به سوی اندیشه های مدرن است.
در ایران تعریف روشنفکری با سایر نقاط جهان همواره فرق داشته است. در حقیقت تفکرات روشنفکری با تعصب به ایرانیت و نژادپرستی فارسی عجین شده است.
در اواخر سلطنت قاجار یک عده که تحصیلکرده غرب بودند، عصبیت تاریخی بر مبنای تاریخ ساختگی ایرانی پیش از اسلام را بر افکار عمومی تزریق کردند. آنان عرب ها و دین اسلام را عامل بدبختی ایرانیان نامیدند. آنان با این تفکر سعی در احیای تاریخ، زبان و فرهنگ فارسی و تحمیل آن بر کل ایران شدند. پس بنیه روشنفکری در ایران بر اساس نژادپرستی فارسی در جهت محو فرهنگ، زبان و هویت غیر فارس ها بنا نهاده شد. در واقع افکار نژادپرستانه، اندیشه های روشنفکری ایرانی نام گرفت.
نسل کشی فرهنگی، یکسان سازی زبانی و هویتی، تحریف تاریخ و فرهنگ غیرفارس ها محصول تفکرات روشنفکری ایرانی است که آنان را همواره بر تحمیل زبان، فرهنگ و هویت فارسی بر همگان سوق داده است.
در حال حاضر هم دغدغه این پان فارسیست ها در لباس روشنفکری نه مسائل اصلی مملکت بلکه واکنش به مسائلی است که تفکرات نژادپرستانه آنان را هدف قرار می دهد.
به عنوان نمونه، حساسیت به کاربرد نام خلیج عربی که پانفارسها مدعی اند نام آن خلیج فارس است در حالیکه تاکنون حداقل این حساسیت را به آلودگی خلیج و حاشیه آن در طرف ایران نشان نداده اند.
روشنفکران ایرانی پان فارسیست تا کنون با کلمات بازی کرده و با کلی گویی، واکنش به مسائل و مشکلات را به مناطق مرکزی فارس به ویژه تهران محدود کرده اند. روزنامه نگاران، نویسندگان، فعالان مدنی و حقوق بشر فارس که اسیر تفکرات نژادپرستانه و تعصب هستند، سعی می کنند بگویند که همه ایرانیان از ستم و تبعیض حکومتی رنج می برند و آن مربوط به قشر خاصی نیست. آنان حقوق و آزادی های سایر اقوام و ملت های غیرفارس را نادیده می گیرند. زیرا آن را تهدیدی بر زبان و هویت فارسی می بینند و به بهانه حفظ تمامیت ارضی از آن چشم پوشی کرده و حتی به مقابله با جنبش های مدنی ملل غیرفارس بر می خیزند.
با توجه به عملکرد روشنفکران فارس می توان دید که آنان به جای حساسیت به مسائل مهم مانند تبعیض و نابرابری، تخریب محیط زیست، حقوق پایمال شده و نادیده گرفته شده ملل غیرفارس، فقر و بیکاری، فساد حکومتی و… به پرستشگران زبان، فرهنگ و هویت فارسی، جغرافیا و تاریخ ایران فارسی تبدیل شده اند. این تعصب و نژادپرستی کور آنان را از پرداختن به مسائل و معضلات جامعه ایران باز داشته است. به عقیده اکثر صاحب نظران با حل این مشکلات و رفع تبعیض است که می توان یکپارچگی ایران را تضمین کرد که روشنفکران پان فارسیست به آن بی توجه هستند و عکس قضیه را می بینند.
با این وصف فعالیت اکثریت فارس هایی که ادعای روشنفکری دارند تا کنون نشان داده که با تعریف امروزی روشنفکری فرسنگ ها فاصله دارند. در اصل نژادپرستی فارسی براساس انکار حقوق سایر ملل در ایران محوریت اندیشه اکثریت آنان را تشکیل داده و جهت سرپوش گذاشتن به تفکرات پان فارسیستی و نژادپرستانه خود ژست روشنفکری به خود گرفته اندو در حقیقت فعالیت آنان نه خدمت بلکه خیانت به بشریت است.
در حقیقت کسانی روشنفکر هستند که دارای توان فکری و علمی در حد عالی هستند و خواهان نوگرایی، ایجاد تحول در جامعه در جهت دانش و استانداردهای امروزی هستند.
روشنفکران همواره فارغ از تعصب برای حل مشکلات و معضلات اجتماعی تلاش می کنند. اعتراض مدنی یکی از ویژگی اصلی روشنفکران می باشد. در حقیقت یکی از وظایف مهم روشنفکران مبارزه با عقب ماندگی و سوق دادن بینش مردم به سوی اندیشه های مدرن است.
در ایران تعریف روشنفکری با سایر نقاط جهان همواره فرق داشته است. در حقیقت تفکرات روشنفکری با تعصب به ایرانیت و نژادپرستی فارسی عجین شده است.
در اواخر سلطنت قاجار یک عده که تحصیلکرده غرب بودند، عصبیت تاریخی بر مبنای تاریخ ساختگی ایرانی پیش از اسلام را بر افکار عمومی تزریق کردند. آنان عرب ها و دین اسلام را عامل بدبختی ایرانیان نامیدند. آنان با این تفکر سعی در احیای تاریخ، زبان و فرهنگ فارسی و تحمیل آن بر کل ایران شدند. پس بنیه روشنفکری در ایران بر اساس نژادپرستی فارسی در جهت محو فرهنگ، زبان و هویت غیر فارس ها بنا نهاده شد. در واقع افکار نژادپرستانه، اندیشه های روشنفکری ایرانی نام گرفت.
نسل کشی فرهنگی، یکسان سازی زبانی و هویتی، تحریف تاریخ و فرهنگ غیرفارس ها محصول تفکرات روشنفکری ایرانی است که آنان را همواره بر تحمیل زبان، فرهنگ و هویت فارسی بر همگان سوق داده است.
در حال حاضر هم دغدغه این پان فارسیست ها در لباس روشنفکری نه مسائل اصلی مملکت بلکه واکنش به مسائلی است که تفکرات نژادپرستانه آنان را هدف قرار می دهد.
به عنوان نمونه، حساسیت به کاربرد نام خلیج عربی که پانفارسها مدعی اند نام آن خلیج فارس است در حالیکه تاکنون حداقل این حساسیت را به آلودگی خلیج و حاشیه آن در طرف ایران نشان نداده اند.
روشنفکران ایرانی پان فارسیست تا کنون با کلمات بازی کرده و با کلی گویی، واکنش به مسائل و مشکلات را به مناطق مرکزی فارس به ویژه تهران محدود کرده اند. روزنامه نگاران، نویسندگان، فعالان مدنی و حقوق بشر فارس که اسیر تفکرات نژادپرستانه و تعصب هستند، سعی می کنند بگویند که همه ایرانیان از ستم و تبعیض حکومتی رنج می برند و آن مربوط به قشر خاصی نیست. آنان حقوق و آزادی های سایر اقوام و ملت های غیرفارس را نادیده می گیرند. زیرا آن را تهدیدی بر زبان و هویت فارسی می بینند و به بهانه حفظ تمامیت ارضی از آن چشم پوشی کرده و حتی به مقابله با جنبش های مدنی ملل غیرفارس بر می خیزند.
با توجه به عملکرد روشنفکران فارس می توان دید که آنان به جای حساسیت به مسائل مهم مانند تبعیض و نابرابری، تخریب محیط زیست، حقوق پایمال شده و نادیده گرفته شده ملل غیرفارس، فقر و بیکاری، فساد حکومتی و… به پرستشگران زبان، فرهنگ و هویت فارسی، جغرافیا و تاریخ ایران فارسی تبدیل شده اند. این تعصب و نژادپرستی کور آنان را از پرداختن به مسائل و معضلات جامعه ایران باز داشته است. به عقیده اکثر صاحب نظران با حل این مشکلات و رفع تبعیض است که می توان یکپارچگی ایران را تضمین کرد که روشنفکران پان فارسیست به آن بی توجه هستند و عکس قضیه را می بینند.
با این وصف فعالیت اکثریت فارس هایی که ادعای روشنفکری دارند تا کنون نشان داده که با تعریف امروزی روشنفکری فرسنگ ها فاصله دارند. در اصل نژادپرستی فارسی براساس انکار حقوق سایر ملل در ایران محوریت اندیشه اکثریت آنان را تشکیل داده و جهت سرپوش گذاشتن به تفکرات پان فارسیستی و نژادپرستانه خود ژست روشنفکری به خود گرفته اندو در حقیقت فعالیت آنان نه خدمت بلکه خیانت به بشریت است.
ائلچین حاتمی
No comments:
Post a Comment