یا دولت مرکزی اسپانیا
مجبور به حذف بندهای ضد دموکراتیک قانون اساسی خود در خصوص رفراندوم حق تعیین
سرنوشت ملل غیر اسپانیائی خواهد شد و نتیجتا استقلال کاتالونیا و یا رفراندومی
دیگر را خواهد پذیرفت و یا اینکه همچنان برای خود, اتحادیه اروپا و ناتو دردسر ساز
شده, اقتصاد و نظم سیاسی شبه جزیره ایبریا را بیشتر مختل خواهد ساخت؟
مبارزات استقلالطلبان از نروژ تا کاتالونیا
در تاریخ هفتم ژوئن 1905, نروژ رسما خواهان
استقلال کامل از سوئد گردید. حکومت سوئد و اکثریت بزرگ مخالفین , بر آشفته و
خشمگین خواهان سرکوب شدید استقلال طللبان نروژی شدند. تمامیت ارضی در فرهنگ سیاسی
آن دوران سوئد, خط قرمز پررنگی بود. دولت و سیاسیون مرکزگرا در تهدید و ارعاب
نروژیهای استقلالطلب گوی سبقت را از همدیگر می ربودند و با ایجاد جو رعب و وحشت,
به یادآوری قتل عامهای 1814 می پرداختند. در جریان قتل عامهای 1814 که به بهانه
سرکوب استقلال طلبان صورت گرفت شهرهای نروژ شاهد کشتار ده ها هزار نفر از مبارزان
راه آزادی وطن بود. حتی سیاسیون معتدل سوئدی با پیش بینی جنگ داخلی و خاطر نشان
ساختن ویرانیهای ناشی از آن, در نقش دایه های مهربانتر از مادر, استقلال طللبان نروژی
را به پس گرفتن اعلامیه استقلال فرا می خواندند. سوئدیها تصور می کردند با نگه
داشتن شمشیر داموکلس بالای سر نروژیها و ترساندن آنها از جنگ ویرانگر داخلی
نروژیها مرعوب شده و از خواسته بحق خود مجبور به عقب نشینی خواهند کرد. پس از
مذاکراتی چند ماهه که به دوران وحشت شهرت دارد , برای اولین بار در اروپا, توافق
بعمل آمد که رفراندوم استقلال در نروژ برگذار گردد. نروژیها فرصت را دودستی
چسبیدند و اکثریت مطلق مردم رای به استقلال کامل دادند. سوئدیها که تصور نمیکردند
نروژیها علیرغم جو وحشت و ترور استقلال کامل را برگزینند کاملا غافلگیر شده و
بالاجبار تسلیم اراده سیاسی مردم نروژ شدند.
بدنبال استقلال نروژ, ایرلندیها نیز که از
استعمار داخلی رنج میبردند توانستند استقلال خود را از قدرتمندترین استعمارگر زمان
خود بریطانیا کسب کنند. بمرور مبارزات چند صد ساله پیشگامان اروپائی حقوق بشر به
بار نشسته و خواست ملتها در جهت احقاق حقوق خود به محور مشروعیت سیاسی تبدیل شد.
دیگر تقدیس تمامیت ارضی و تاریخهای ساختگی که بعنوان ابزار سرکوب مورد استفاده قرا
می گرفتند رنگ باخته و حق تعیین سرنوشت ملل تحت ستم جای خود را در فرهنگ سیاسی باز
کرد. امروز 195 کشور مستقل عضو سازمان ملل هستند درحالیکه در آغاز قرن بیستم تنها
کمتر از 60 کشور در دنیا موجود بود .
.کارلز پوجدمون رئیس جمهور تبعیدی کاتالونیا در بلژیک - وی آرشیتکت
رفراندوم حق تعیین سرنوشت چند ماه ییش و اعلام استقلال از اسپانیاست
آیا دولت مرکزی اسپانیا مجبور به حذف بندهای ضد
دموکراتیک قانون اساسی خود در خصوص رفراندوم حق تعیین سرنوشت ملل غیر اسپانیائی
خواهد شد و نتیجتا استقلال کاتالونیا و یا رفراندومی دیگر را خواهد پذیرفت و یا
اینکه همچنان برای خود, اتحادیه اروپا و ناتو دردسر ساز شده, اقتصاد و نظم سیاسی
شبه جزیره ایبریا را بیشتر مختل خواهد ساخت؟ حتی اکر امروز اسپانیا اصل حق تعیین
سرنوشت را عملا بپذیرد از نقطه نظر رشد دموکراتیک 112 سال از کشورهای اسکاندیناو
عقب خواهد بود. مبارزه برای تکمیل دموکراسی و حقوق مردم در اروپای غربی نیز ادامه
دارد.
جمعه, دسامبر 22, 2017 - 11:16
No comments:
Post a Comment