Monday, May 25, 2015

پایه های لرزان « بنیاد فرهنگ ، ادب و هنر آذربایجان »محمد رضا هیئت

 
پس از گذشت دو سال از دوران ریاست جمهوری آقای روحانی که وعده تاسیس فرهنگستان زبان ترکی را داده بود، بالاخره بنیادی تشکیل شد که نامی از زبان ترکی در آن دیده نمی‌شود.


مسئولین مربوطه در توضیح علت تغییر نام این نهاد، گفته‌اند که "فرهنگ و هنر آذربایجان تنها زبان نیست و باید سایر رشته‌های فرهنگی و هنری هم مورد توجه قرار گیرد." همچنین توضیح داده شده که نامگذاری جدید "بنا به درخواست اهالی فرهنگ، ادب و هنر و پس از مطالعات صورت گرفته و مشورت‌های انجام یافته با شخصیت‌های علمی،‌ هنری و ادب" صورت گرفته است.
در اینجا چند سوال مطرح می‌شود که توضیحات فوق، پاسخگوی هیچکدام از آنها نمی‌باشد. نخست اینکه اگر معیار، "مطالبه به حق مردم آذربایجان" است که آقای علی جنتی وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی نیز در سخنان خود بر آن تاکید کرده، تا آنجایی که من اطلاع دارم، هیچ مطالبه‌ای از سوی مردم برای تاسیس مرکزی به نام "بنیاد فرهنگ، ادب و هنر آذربایجان" مطرح نگردیده و محور اصلی مطالبات فرهنگی، "تدریس زبان تورکی در مدارس" و "تاسیس فرهنگستان زبان ترکی" بوده است. بدون شک اگر مطالبه مردم تاسیس چنین بنیادی می‌بود، مطمئناً آقای روحانی نیز در وعده‌های انتخاباتی خود به جای فرهنگستان زبان تورکی وعده تاسیس بنیاد فرهنگ و ادب را می‌داد.
سوال دوم اینکه منظور از "درخواست اهالی فرهنگ، ادب و هنر" برای تغییر نام فرهنگستان چیست؟ چه کسانی چنین درخواستی داده‌اند که مطالبه‌کنندگان از آن بی‌خبرند؟ منظور از "شخصیتهای علمی، هنری و ادبی" که با آنها مشورت شده، چیست؟ کدامیک از این شخصیتها کارشناس زبان تورکی و یا متخصص امور فرهنگی تورکها بطور اعم و آذربایجان بطور اخص می‌باشند؟ آیا این شخصیتها غیر از کسانی هستند که در طول این سالها منکر زبان تورکی در ایران بوده و تمام تلاششان در جهت نابودی آن بوده است؟
زمانی که آقای یونسی موضوع تدریس زبانهای مادری در مدارس را مطرح نمود، با واکنش تند همان کسانی مواجه گردید که امروزه به عنوان مشاور و تصمیم گیرنده، برنامه تاسیس "فرهنگستان زبان ترکی" را به "بنیاد فرهنگ، ادب و هنر آذربایجان" تغییر داده‌اند. آیا صحیح و منطقی است که اعضای فرهنگستان زبان فارسی که ظاهرا استفاده از زبان ترکی را محدود به مکالمه در خانه دانسته و باطناً حتی با آن نیز مخالفند، در مورد تاسیس یا عدم تاسیس فرهنگستان زبان تورکی اظهارنظر یا تصمیم‌گیری کنند؟ جای تعجب نخواهد بود اگر برنامه‌ریزیهای فرهنگی و زبانی این بنیاد نیز از سوی همین "شخصیتها" انجام گیرد.
پاسخ تمامی این سوالات زمانی مشخص می‌شود که پاسخ سوال اصلی داده شود. چرا در تمامی دولتهای تشکیل شده در جمهوری اسلامی ایران، اعم از محافظه‌کار و اصلاح‌طلب، با نام "زبان تورکی" مخالفت می‌شود؟ چرا همچنان بر استفاده از اصطلاح نوساخته و بی‌اساس "آذری" تاکید می‌شود؟ چرا فریاد "من تورکم" (هارای هارای من تورکم) در میان مسئولین عالیرتبه گوش شنوایی ندارد؟ آیا دولت آقای روحانی از سوی عده‌ای فارس‌گرا که ظاهراً خود را حافظ ایران می‌خوانند و عملا بزرگترین ضربه را بر ایران و
مردم آن وارد می‌کنند، تحت فشار است؟ آیا واقعاً مقامات کشور باور می‌کنند که اکثریت مردم کشور که به زبانی غیر فارسی صحبت می‌کنند، خطری برای کشور خود محسوب می‌شوند؟
هیچ دلیلی وجود ندارد که بگوییم تدریس زبانهای مادری، به ویژه زبان تورکی که به همراه فارسی پرگویشورترین زبان ایران را تشکیل می‌دهد، برای کشور خطرناک است. چرا زبان فارسی برای کشور خطرناک نیست؟ چه تفاوت منطقی میان زبان فارسی و تورکی در ایران وجود دارد که یکی عامل وحدت معرفی شود و دیگری عامل نفاق؟ واقعیت این است که طرح این مسئله بهانه‌ای است برای ادامه سیاست همگونسازی زبانی به نفع زبان فارسی است. تنها تاثیری که تدریس زبان ترکی می‌تواند برای فارسی داشته باشد، این است که انحصار از او گرفته می‌شود. انحصاری که اصلا از ابتدا نباید بوجود می‌آمد. نباید فراموش کرد کسانی که به بهانه دفاع از تمامیت و یکپارچگی ایران، زبانهای غیر فارسی را به قصد نابودی مورد هدف قرار داده‌اند، خود بیشترین ضربه را بر این یکپارچگی وارد می‌کنند و تجزیه‌طلبانی هستند که لباس "میهن‌پرستی" بر تن کرده‌اند.
واقعیت تلخ دیگر این است که تأثیرات ذهنیت فارس‌محور، تنها محدود به مسئله تدریس زبان ترکی یا تاسیس فرهنگستان نمی‌شود. اثرات مخرب آن در زمینه‌های اقتصادی، سیاسی و حتی ورزشی نیز دیگر بطور علنی قابل مشاهده است. جلوگیری عمدی از قهرمانی تیم تراکتورسازی به عنوان تیم محبوب تورکها را نیز باید در همین راستا ارزیابی نمود. تقریباً تمامی فوتبال‌دوستان و کارشناسان در اینکه تیم تراکتور سازی مورد ناحقی و ظلم قرار گرفته، متفق‌الفکرند. اما چگونه است که متقلبین و عامیلن این حادثه تنها به دلیل اصفهانی (فارس) بودن "میهن پرست" و طرفداران تراکتورسازی تنها به دلیل تورک بودن، "قومگرا" و "تجزیه‌طلب" معرفی می‌شوند؟
اینها سوالاتی است که پاسخ آن را همه می‌دانند اما کسی حاضر به پاسخگویی نیست.
حال که به جای "فرهنگستان زبان ترکی"، "بنیاد فرهنگ، ادب و هنر آذربایجان" تاسیس گردیده، برای رفع هرنوع سوءتفاهم و اثبات حسن نیت، بهتر است که مسئولین بنیاد در اولین نشست خود بطور رسمی اعلام کنند که نام زبان منطقه، تورکی است و بکار بردن اصطلاح "آذری" انکار واقعیت و اهانت به هویت میلیونها شهروندی است که به این زبان سخن می‌گویند. شاید این اقدام فتح‌البابی باشد برای توسعه واقعی زبان، فرهنگ، ادب و هنر که آقای روحانی وعده آن را داده بود
.
   محمد رضا هیئت
 از سایت یوردنتhttp://www.yurd.net/
2015-05-23 15:43:13
 
 


No comments: