آزربایجان آماج بازیهای رنگارنگ – شریفه جعفری

  چرا آزربایجان ؟
با نظری کوتاه بر تاریخ سیاسی و جغرافیایی منطقه به خوبی متوجه می شویم که همواره قدرتهای سیاسی جهان از تشکیل آزربایجانی بزرگ که زمانی با خرج پتانسیل سیاسی آن را به دوقسمت کرده اند ، سعی در نگهداری حکومتی دیکاتوری اسلامی ولو با از بین رفتن آرامش و آسایش مردم ،می باشند،

و چیزی که مشخص است هرگز با شعارهای مرگ بر آمریکا و اسراییل این کشورها به مرگ مبتلا نخواهند شد، بلکه شرایط فریب بازی های چندگانه ی شان برای مردم منطقه و گاهی حهان را نیز عملی می سازند، زیرا خود می دانند اگر حکومتی به نام آزربایجان در کنار ترکیه مقتدر و دیگر کشورهای ترک منطقه ایجاد گردد ، چه بسا شرایط دنیا به سمتی به غیر ار منافع آنها سوق پیدا کند ،
پهلوی کارنامه اش بسته می شود و باید حکومتی با شعار عدالت اسلامی با چهره ی دینی بر راس قرار بگیرد ، شخصیتی که خود تحت حمایه و آبشخور قدرتهای آمریکا و متحدانش می باشد را به راحتی بر راس می گمارند و و زمینه از بین بردن مخالفانش را که تا دیروز در یک جبهه و برای یک هدف یعنی براندازی حکومت دیکاتوری شاه قرار گرفته بودند را فراهم می سازند مانند سرکوب مجاهدین خلق و غیره ،
خمینی حاکم زمان می شود . آنها به خوبی می دانستند ، و مردم انقلاب کرده ی ایران بخصوص مردم آزربایجان و در ادامه سایر ترکهای ایران ، که همواره دنبال عدالت ، آزادی وهویت خود بوده اند ، رفته رفته حس فریب را در خود احساس کرده ساکت نخواهند نشست ، پس باید بهترین و پایدارترین نقشه را عملی می کردند ، جنگ ایران و عراق ، نه هشت سال بلکه هشتاد سال تضمینی می شود برای تداوم حکومت اسلامی ، با داغدار کردن خانواده ها ، اسلامی تر و دینی تر کردن افکار مردم و در نتیجه منحرف کردن آنها از افکار آزادی خواهیشان ، و فارسی کردن سایر ملتها ،
و باز همانطور که می دانیم فداکارترین و جان نثارترین ملت در جنگ ترکها بودند و به خاطر روحیه ی ناموس پرستی و خاک پرستیشان حتی روشنفکرانشان مانند باکری ها ، شیخ الاسلامی ها و غیره خود را فدای ایران می سازند اما روشنفکران و پولداران فارس خود را به کشورهای امن می رسانند وبا استفاده از امکاناتی که با خود برده بودند ، برای امروز حرکتهای ملی و هویت طلبانه ی ملت آزربایجان و سایر ملت ها در ایران با راه انداختن شبکه ها تلویزیونی ، رادیوی کانالهای اینترنتی و غیره و غیره آشکارا به دشمنی و مبارزه بر می خیزند ، و در بطن قضیه همسو با جمهوری اسلامی از هر امکانی برای سرکوب ، تخریب و بر اندازی حرکت های هویت طلبانه در ایران به پا می خیزند ، و آزربایجان به خاطر صداقتش و غیرتش اینگونه رو دست می خورد،
به هر حال با مقتضای سیاست زمان جنگ به اتمام می رسد بعد آرام شدن نسبی اوضاع تبادل اسرا و غیره ، دوباره روشنفکران هر ملتی در ایران انتظار عدالتی را که از دولت اسلامی داشتند نقش بر آب می بینند و شروع به مطالبه حقوق انسانی ، ملی و وعده های دولت اسلامی می کنند ،
با توجه به آزادیهای نسبی که در دوران خاتمی ایجاد می شود دولت دست نشانده ی ایران و مهندسان سیاست های خارجی پتانسیل های معترض بر بی عدالتی و هویتی را شناسایی می کنند و چیزی که مشخص است آزربایجان با توجه به کثرت جمعیت و حس آزادی خواهی در راس قرار می گیرد ، تست آگاهی مردم با توهین به ملت ترک در روزنامه ایران و اتفاقاتی فراتر از انتظار به وقوع می پیوندد ، به یکباره سیاستی با کودتای سپاه و اطلاعات تمام سازمانها ، ادارات را بر دست می گیرد ،
احمدی نژادی مامور از طرف دولت ، با شعار رجائی زمان و سرباز امام زمان مردم را به مدت هشت سال به بازی می نشاند ، تا کم رنگ شدن حنایش مردم را با همکاری سپاه و نهادهای رهبری غارت می کند،
چه بسا موسوی و کروبی داوطلبانه برای تغییر اوضاع و تدبیری برای تداوم حکومت اسلامی خود را با ارائه تزی به نام اصلاح طلبی در چهارچوب حبس خانگی قرار می دهند و همواره مردم را سرگردان و بی اراده نگه می دارند و رفسنجانی در راس، با بازی های مختلف مانند گرفتن جبهه های مخالفتی و غیره ، مهدی هاشمی و غیره به تداوم این حکومت که در اصل حکومت آنهاست بر مردم رُل های خود را ایفا می کنند ، حرکت سبز به راحتی قلع و قمع می گردد ، و دوباره با قاطی نشدن آزربایجان بر حرکت سبز شوکی دیگر بر پیکره ی سیاست حاکم بر ایران وارد می گردد ، چه باید می کردند با توجه به اینکه روز به روز بر آگاهی ملی افزوده شده و مردم ترک ایران گروه گروه به هویت خویش در حال برگشتن بودند ؟!،
ارائه تزی دیگر(کردستان کردن آزربایجان) با ماموریت روحانی آخوند با رفتاری مطربانه و روشنفکرانه و مهربانانه که آشکارا مردم را فریب و عمر حکومت متزلزل را طولانی تر می سازد تا برای پیاده کردن نقشه های بعدی فرصتی نیز ایجاد گردد ، و همانطور که اشاره کردم ادامه دهنده به ظاهر تز اطلاح طلبی خاتمی عیار و فداییان حکومت اسلامی ، موسوی و کروبی باشد زیرا هنوز شرایط فریب در این تز به اتمام نرسیده است و اخیرانمایندگان ” لیست امید” نیز به خوبی از آن استفاده کردند و پس از وارد شدن به مجلس طبق اعلام سایتهای خود فارسها ۵۰ درصد آنها جلد اصلاح طلبی را تغییر و در پوست اصلی خود قرار گرفته اند،
مبحٍث روز ؛
نقشه دولت در آزربایجان غربی با آگاهی ملت (با وجود بازیهای عوام فریبانه مانند تخریب نمایندگان منتخب و غیره ) عملی نمی گردد نمایندگان کرد شکست می خورند و این یعنی شکست پروژه های دولت ، و اینجاست که اتفاقاتی دیگر با فریب های مختلف به وقوع می پیوندد ، روحانی به آزربایجان سفر می کند ، ستاد استقبال از سفر ریاست جمهوری را نمایندگان شکست خورده ی انتخاباتی کرد و در راس آن میلانی به عهده می گیرد ، فضا برای نصب بنرهایی با نشان دادن آزربایجان غربی به عنوان کردستان و ایجاد شرایط غیره ، که این خود از نظر سیاست خارجی نیز دستاوردی است برای اکراد مهاجر ، دیگر اینکه شهری از آزربایجان را کردستان اعلام کرده و ادامه ماموریت جا انداختن و به ارمغان آوردن واژه هایی جدید برای اورمیه که اورمیه شهر اقوام و ادیان است ، رسمیتی دیگر برای اکراد در خاک آزربایجان را به کرسی می نشاند و لی همچنان نرم نرمک ،
باز فربینده تر و فریبکارانه تر که ای ملت من وعده هایم را فراموش نکرده ام (بزک نمیر بهار میاد) و از طرفی که مبادا مردم متوجه اوضاع کردند یونسی نژادپرست که تا دیروز خود را برای زبان فارسی می کشت ، سریع اعلام می کند که تدریس زبانهای کردی و ترکی در مدارس از طرف رئیس جمهور اعلام گردید ، یعنی عیاری بیش از پیش ، در کدام فضا در کدام شرایط و زمینه از پیش فراهم شده ، کدام فعال زبان مادری حق فعالیت دارد و یا در زندان نمی باشد ؟؟؟
چیزی که نباید کوچکترین شکی در آن داشته باشیم روحانی چیزی جدای از خامنه ای و خامنه ای چیزی جدای از اطلاعات سپاه و اطلاعات سپاه نیرویی غیر از سرکوب حق مردم آزادی خواه به خصوص مردم آزادی خواه آذربایجان و حرکت ملی نیست /.
چند تذکر :
۱با توجه با سیاست حاکم در آن سوی پرده قدرتهای جهانی که به هر نحوی سعی در تقویت کردها برای استفاده از آماج ترک ستیزیشان که اتحاد ترکها همانطور که قبلا اشاره کردم هرگز برایشان خوشایند نبوده است ، با دادن خربزه زیر بغل ملت کرد با استفاده از روحیه و شرایط آنها و انداختن نقشه کردستان بزرگ بر سر مقال که لقمه ای سمی و بسیار بزرگتر از دهان کردهای بیچاره و ارمغانی جز آوارگی تاریخی بر آنها نیست ، متاسفانه دیگر قدرتی مانند حرکت ملی آزربایجان و روشنفکران آزربایجانی که خود دارای مشکلات بسیاری است نمی تواند آنها را متوجه اشتباهاتشان نموده و به راه راست هدایت نماید ، و به همین خاطر در این شرایط گذاشتن زمان و انرژی برای این کار چیزی جز به هدر دادن انرژی خودمان نیست و اکنون که دولت دست نشانده جمهوری اسلامی هیزم آور این آتش با فریبکاری های متداوم شده است ما باید کم کم خود از جنگ نرم به جنگ گرم آماده سازیم ، که در صورت غفلت در مقابل اتفاقاتی غیر قابل جبران و تاریخی قرار خواهیم گرفت ،
۲- ضمن در دست داشتن اوضاع امروز آزربایجان ،و در شرایط های حساس در حاشیه قرار ندهیم ، مانند دنبال کردن رفتار نادرست رحیم شهریاری و ندانسته منحرف و مشغول کردن افکار مردم از اتفاقاتی بسیار مهمتر مانند فریب کاری ها و نقشه های روحانی در آزربایجان،
۳- دیگر تا نوک دماغمان را نبینیم ، چندی پیش در بهبوهه انتخابات و تشکیل” لیست امید” یکی از دوستان روشنفکر از من خواسته بودند ، چیزی برای آگاه کردن مردم که لیست امید به خاطر رای گرفتن تغییر ماهیت داده اند و متاسفانه ملت ما در تبریز نیز دنبال اینها راه افتاده اند چیزی بنویسم ، نه اینکه حرفشان را قبول نداشته باشم ، مطمئن بودم زیاد تاثیری نخواهد داشت ، متاسفانه ملت ما فریب در فریب را هنوز می پذیرند و امروز دو نماینده کرد مدعی ، در مجلس عضو هئیت رئیسه مجلس می شوند و چه بسا نمایندگان تبریزی از لیست امید نیز شرایط به کرسی نشستن آنها را فراهم کرده اند ، امتیازی که از مردم نگرفتند از نماینده های مردم گرفتند، و این یعنی بحران شعور سیاسی ،
۴- مسئله مهم دیگر حس ضد دینی را که در میان جوانان روشنفکر حرکت ملی تقویت کرده اند امروز سبب کندتر شدن سیاست حرکت ملی آزربایجان می شود ، چیزی که در سیاست دنیای امروز به وضوح مشاهده می شود به راه افتادن جنگ دینی برای کسب قدرت بیشتر در جهان است ، دین اسلام جدای از ضرباتش برتاریخ بزرگ ترکان، پس از قبول شدن در میان مردم به نوعی زمینه اتحاد در میان ترکان و حتی جذب سایر ملتها مانند اعراب و غیره بر سیاستهای اسلامی ترکان شده است ، بدون شک از همین جوانانی که امروز به خاطر تحمل نکردن سیاستهای تظلمانه حاکمان دینی اگر در خلوت خود یکی نوحه های مؤذن زاده اردبیلی را بشنود غیر ممکن است که در درونش حسی و حالی احساس نکرده باشد ، با اینکه ملت فارس بسیار غریب تر به معنویات و حسی یات دینی هستند همیشه از آن به صورت ابزرا استفاده نموده و به آماج خود دست یافته اند ، درست است ملت ترک با صداقت و صافی درونی و روحی که دارند نمی توانند دوگانگی را تحمل و از این شرایط استفاده ابزاری کنند ، در حالی که با سیاست امروز جهان این مسئله یکی از مسائل مهم اتحاد در بین ترکان نیز می باشد و باید از آن استفاده بهینه نمود ،
بسیار دوست داشتم دراین مقال ، که چرا سهیلا کارگر مدافع حقوق ملت ترک در مقابل کردها بوده است را در این شرایط دستگیر و به ائوین منتقل شده است و اصلا این شیرزن آزربایجانی کیست بنویسم ولی هم نوشته طولانی می شود و هم حق واقعی ایشان در این مجال ادا نخواهد شد در مقاله ای دیگر در این باره خواهم نوشت ،
امید است توانسته باشم اندکی از واقعیت ها را بیان و حرف عزیزانی که در پشت میله های زندان حق حرف زدن را از دست داده اند زده باشم ، امید به پیروزی با تدبیر و اتحادی بهتر؛
شریفه جعفری
هانوفر- آلمان
۰۱-۰۶-۲۰۱۶