عجیب است شماها که یک صدم از حقوق دیگر ملتها در حیطه جغرافیایی ایران را تاب
نمی آورید، چگونه ادعای هم وطن بودن، یکی بودن و برادری دارید ، راستی چگونه
انتظار در کنار هم بودن و زیستن مسالمت آمیز را دارید در حالی که همه چیز را برخود
، خود را همه چیز و دیگران را هیچ می انگارید ؟ در دنیای امروز بسیار مضحک است
چنین ریاضیاتی و محاسباتی،
جناب برادر ، دو ضرب در دو می شود چهار ، برادری مساوی است با برابری ، یکسان بودن
یعنی دو کفه ترازو در وزنه مساوی ، در تعبیر شما ایرانی یکسان، یعنی با کفه ای
لبریز بر ملت فارس و کفه ای خالی بر دیگر ملتها ، این شدنی نیست ، عند نژاد پرستی
است ، خود خواهی است و اصراری کاملا کوته فکرانه است در دنیای معاصر ، عصر
تکنولوژی و اینترنت ، مگر نه این است که ایران کشوری است کثیرالمله با زبان و
فرهنگ مختلف که ملت ترک با توجه به تعداد جمعیت و قدمت در راس قرار دارد؟ ،
شما می خواهید ایرانی یکسان داشته باشید باشد، یکسان بودن بدون شک برابر است با برابری حقوق ، به عنوان مثال ، هرخیاطی بیگمان لباس هر کسی را به اندازه ی همان شخص می برد و می دوزد و این اینگونه همه چیز منظم و یکسان می شود ، اگر بر عده ای گشاد و بر عده ای تنگ ببرد همه چیز به هم می ریزد و کسی چنین چیزی را تحمل نخواهد کرد.
ایرانی یکسان که ترس از تجزیه شدنش را دارید نیز تنها با رعایت حقوق هر ملتی به اندازه همان ملت ممکن خواهد شد ، در غیر این صورت با فرمولها و برنامه های حکومتهای ناموفق و دیکتاتور منشانه ی امروز و پهلوی دیروز و حتی با فرمولهای تاریخ نویسان یهودی و دیگران که با نوشتن تاریخ پوشالی بر بعضی ملتها آنها را در اصل سردرگم نموده و همواره نسل اندر نسل آنها را آواره تاریخ نموده اند نیز به کار نخواهد آمد ، زیرا رفته رفته با پیشرفت علم و آگاهی اصل و ریشه ی انسانها و تاریخ آنها نیز کشف و ارائه خواهد شد و متاسفانه بر ملتی که در زیر سایه تاریخ ساختگی شمشیر بر دست گرفته اند وشیر شده اند برای قبضه هویت دیگران، چیزی جز رسوایی و جنون تاریخی باقی نخواهد گذاشت ،
در جای خود اشاره خواهم کرد بر تاکیدات و نکات نویسندگات مقالات اعتراضی و انتقادی روزنامه شرق، ولی وقتی جناب نویسنده به «دده قورقود» اعتراض می کند چگونه نمی اندیشد؟ هر ملتی را تاریخی ، گذشته ای و شخصیتهای تاریخی و سئیرتاریخی است که با مطالعه تاریخ هر ملتی ناگزیر باید آنها را بخواند و جزء واحد های درسی نیز قرار داده شود ، وقتی می گوییم رودخانه ای در منطقه ای در حال جریان است ، بدون شک سرچشمه ی این روزخانه را نیز مطالعه خواهیم کرد ، وقتی مادر خود بنده در کودکی برایمان داستان می گفت داستانهای دده قورقود را تعریف می کرد بدون آنکه دغدغه ی هویتی ، زبان مادری و غیره را داشته باشد ، مادر من بدون شک ، با تعریفات شما تجزیه طلب ، پان و غیره نیز نبود
به قول شاعر بزرگ :،«هر کسی کو دور ماند از اصل خویش – بازجوید روزگار وصل خویش»
امروز ملتها به دنبال باز جستن روزگار وصل خویشند و این نمی تواند دارای مجازاتها و اتهامهای بیگانه پرستی ، تجزیه طلبی وغیره باشد که شما ها جسورانه و به تعبیری درست تر گستاخانه آنها را مطرح و طراحی می کنید .
البته و صد البته دغدغه شما قابل لمس و درک است ، وقتی فرزندان ترکها تاریخ اصلی خود را یاد بگیرند ، شماها یید که دستتان رو و بندهایتان را آب خواهد برد ، اگر کودکانمان قدرت و ظرافت زبان مادریشان را درک کنند ، زبان شیرینتان داستانش به هم خواهد ریخت وکودکان عالمان ترک دیروز در زبان فارسی را در آینده از دست خواهید داد ، درست است اما فراموش نکنید که خواهی نخواهی این اتفاق خواهد افتاد و هر کسی در جایگاه اصلی خود قرار خواهد گرفت ،البته اگر هر کسی پیراهنش را در حد اندازه اش بر تن کند شرایط احترام ، تقابل و برادری و زیست مسالمت آمیز نیز ایجاد خواهد شد نه باحق کشی و زور گویی و عوام فریبی و غیره ،
اما جناب خبرنگارروزنامه ایران ، اگر شما ریگی بر کفشتان نداشتید چرا سراغ آقای قاضی پور می روید و با روشی کاملا تحریک کننده و گستاخانه سعی در به هم ریختن حوصله و سیستمهای عصبی وی را دارید ؟ مگر کنواسیون فقط آقای قاضی پور است ؟ شما موزیانه با توجه به اینکه آقای قاضی پور دارای لهجه ترکی است و تحمل سوالات مزخرف و موزیانه را ندارد و در مقابل شخصی است جدی و صادق وجسور او را کاملا با برنامه قبلی و با طرح نقشه ی مکارانه مورد هدف قرار داده اید، کاملا مشخص است بازی تان و در ادامه خود را به موش مردگی زدنتان ،
باید از شماها پرسید مگر شما کی هستید ، و چگونه بر خود اجازه می دهید با نماینده یک ملتی که با رای و گزینش قاطع آنها نماینده مجلسشان است این گونه رفتار کنید؟ نقشه می کشید دور هم جمع می شوید ، و وقتی برای رد شدن از مقابل تان که کاملا مشخص است انگل و مزاحم شده اید در سر راهش تا دستش را جلو می آورد برای رد شدن ،فریاد می زنید آقا چرا مشت می زنی ؟ مشت زد مشت زد ، ای داد ای هوار ، و مثلا مدرک درست می کنید ، خنده دار است و خیلی احمقانه ، دیگربا این ترفندها نمی توانید کاری از پیش ببرید ، زیرا مردم به قضاوت می نشینند حقیقتها را ؛ دل پیچگی تان از صدایتان پیداست وقتی سوالهای نامربوط و گستاخانه را راجع به تشکیل “کنوانسیون ترک زبانان مجلس “مطرح می کنید ، که چرا چرا ؟؟ امثال شما ها چندی پیش نیز برای تخریب آقای قاضی پورطرحی بهتر ریخته بودند که نتیجه عکس گرفتند ، فریب ندهید خودتان را ، دیگرنیازمایید که رسواتر خواهید شد ،انرژی تان را درست مصرف کنید، راه درست و انسانی را انتخاب کنید و نتیجه بگیرید.
و اما روزنامه شرق با چاپ مقالات مغرضانه و نادرست ، متاسفانه آنچه که در بطن خویش نسبت به ترکها را داشته است بر طبق اخلاص گذاشت و ماهیت خود را رو ساخت ، روزنامه ی شرقی که شاید در بین ترکها اندکی محبوبیت داشته است ، و با این عمل روزنامه ی شرق بدون شک مردم ترک ایران و آذربایجان دیگر اعتماد خود را نسبت به روزنامه های فارس زبان از دست خواهند داد .و این یعنی ترویج نفاق و کینه .
واقعا این چه علم شنگه ای است که راه انداخته اند ، نامه دویست نفر به علی لاریجانی بر ضد قاضی پور ، کاریکاتورهای بی ادبانه و مغرضانه ، تیتر روزنامه ها ، سایتها ووو
به شتر گفتند گرنت کج است ، کفت کجایم درست است که حالا گردنم را چسبیده ای ؟ در مجلس ایران چه اتفاقهای نادرستی را شاهد هستیم که کسی را نمی گزد ، نماینده ی لاهیجان در مقابل همه زنش را در مجلس به باد کتک می گیرد ، به خبرنگار زن اتهامات روسپیگری و غیره داده می شود از طرف نماینگان مجلس ایران و هزاران اتفاق نادرست ، ای عجب چرا امروز همه در حد مجلس قانونمند ترین کشور دنیا می اندیشند ؟! ..
به خاطر طولانی شدن مطلب ناگزیر به تک تک مقالات درج شده در روزنامه شرق در شهریور۱۳۹۵ از توضیح مقالات منصرف شده و اشارتی کوتاه می کنم برنظرات سه نویسنده که هر سه در واقع در بطن کلام مانند هم اندیشیده و به یک چیزی اعتراض کرده اند و آن هم ارایه تدریس زبان ترکی در دانشگاهها ، و انزجار از تشکیل فراکسیون ترک زبانان مجلس و به تبع آن دفاع از خبرنگار خاطی و محکوم کردن آقای قاضی پور و دیگر نمایندگان عضو در فراکسیون .
وهر سه نویسنده با قلم خاص خودش سعی در به هم ریختن زمین و زمان است که نباید به تدریس زبان ترکی اجازه داده شود. “سالار سیف الدینی” به یاد رفاه ملت تبریز و اردبیل می افتد که ای مردم رفاه شما در هویت تان نیست ، شما تامین اجتماعی را باید ترجیح بدهید ، نباید بودجه استانتان به هویتتان اختصاص داده شود ، شما نمی دانید انتخاب چیست در این شرایط ، زیرا روحانی به فکر انتخابات خودش است وقوتادوغو بیلیق ، دده قورقود به شما چه ربطی دارد ، ملانصرالدین« که تا دیروز در کتابهایشان و کتابخانه هایشان به داشتنش افتخار می کردند »، بدانید که ضد شیعه بوده است و سردبیر آن محمد جلیل قلی زاده ضد دین ، ضد شیعه و کافر بوده است ، آی آقایان روحانی ، آهای حوضه های علمیه مواظب باشید ، پان تورانیسم را دارند اجرا می کنند ، شاعران ناپاک را می خواهند به کتابهای درسی بیاورند ووو.
“امین داودی” ، دلش از روحانی پر است ، قهرمان کلید به دست اصلاح طلب دیروزشان را امروز به خاطر این تصمیم کافر و کناهکار معرفی می کند ، دردش می گیرد از واحد های درسی انتخاب شده ، به نمایندگان می تازد و آنها را نمایندگان افرادی با تفکر خاص معرفی می کند ، نمایندگانی که برای شکست دادنشان در انتخابات از طرح هر نوع تخریب و اهانت دریغ نکرده بودند را امروز اینگونه معرفی می کنند و سعی در منحرف کردن افراد و عوام می باشند ،و نهایت این مقاله ادامه و با محتوای مقاله اولی است با قلمی دیگر ،
“میرمهرداد میر سنجری” ، ماده های قانون اساسی را به یاد می آورد و خواهان اجرای اصل های آن است اصل هایی که توسعه و تحکیم برادری اسلامی تعاون عمومی بین مردم را مطرح می کند ، و این تعاون معنایش این است که باید مکاتبات و متون درسی و کتب درسی تنها با زبان فارسی باشد و لاغیر /. در ایران تنها یک ملت وجود دارد و آن ملت فارس است ، غافل از اینکه سالهاست جوانان ما به خاطر طلب اجرای ماده قانونهای اساسی مجازات و آواره می شوند ،
راستی چه باید گفت به این برادران یکسان ساز ، جز این است که باید گفت همه نوشته هایتان و رفتارهایتان مبلّغ چیزی جز نفاق و تجزیه نیست ،
اگر یک دانشجوی زبان ترکی می خواهد رشته زبان و ادبیات ترکی را بخواند ، و مجبور تاریخ ادبیات ، تاریخ و جغرافیای منطقه ، تاریخ باستان و ریشه زبانی را که می خواند را نیز را باید خوانده و یاد بگیرد ،
ولی طبق خواسته شما دانشجو اگر تاریخ مشروطه را بخواند ، نباید میرزه جلیل قلی زاده و روزنامه ملا نصرالدین را بخواند ، اگر تاریخ آذربایجان را می خواند نباید جعفر پیشه وری و حکومت یکساله اش را بخواند اول هر پاراگرافی بخواند پیشه وری خائن حق رای به زنان داد ، پیشه وری خائن دانشگاه درست کرد ، خیابانها را آسفالت کرد ، پول مردم را به جیبش نزد ، انجمن ادبی و موسیقی درست کرد…
دانشجوی ترک زبان اگر تاریخ اسطوره ها و افسانه هایش را بخواند نباید دده قورقود را بخواند ، قوتادوغو بیلیق را بخواند ، نباید پروفسور ذهتابی ، دکتر جواد هئیت را بخواند ، عجب راه کارهایی و خط و نشانهایی ،،،
ببخشید که ترکها علی اکبر صابر دارند ، میرزه جلیل قلی زاده دارند ، تاریخ دارند ، تمدن دارند ، حماسه دارند ، صمد بهرنگی دارند ، غلامحسین ساعدی دارند ، علیرضا اوختای دارد مرضیه اسکویی دارند ، رضا براهنی دارند ،
و دیگر از داستانهای تکراری و تحریفی خسته شده اند . این پایان نیست ، آغاز است ، و شرایط زمان و مکان این ضرورت را می طلبد. بهتر است عاقلانه بیاندیشیم و خود را از افکار نژاد پرستی و استثمارگری دور نگه داریم زیرا این افکار چیزی جز ضرر خودزنی و نفاق انداختن نتیجه ی دیگری در پی نخواهد داشت .
شما می خواهید ایرانی یکسان داشته باشید باشد، یکسان بودن بدون شک برابر است با برابری حقوق ، به عنوان مثال ، هرخیاطی بیگمان لباس هر کسی را به اندازه ی همان شخص می برد و می دوزد و این اینگونه همه چیز منظم و یکسان می شود ، اگر بر عده ای گشاد و بر عده ای تنگ ببرد همه چیز به هم می ریزد و کسی چنین چیزی را تحمل نخواهد کرد.
ایرانی یکسان که ترس از تجزیه شدنش را دارید نیز تنها با رعایت حقوق هر ملتی به اندازه همان ملت ممکن خواهد شد ، در غیر این صورت با فرمولها و برنامه های حکومتهای ناموفق و دیکتاتور منشانه ی امروز و پهلوی دیروز و حتی با فرمولهای تاریخ نویسان یهودی و دیگران که با نوشتن تاریخ پوشالی بر بعضی ملتها آنها را در اصل سردرگم نموده و همواره نسل اندر نسل آنها را آواره تاریخ نموده اند نیز به کار نخواهد آمد ، زیرا رفته رفته با پیشرفت علم و آگاهی اصل و ریشه ی انسانها و تاریخ آنها نیز کشف و ارائه خواهد شد و متاسفانه بر ملتی که در زیر سایه تاریخ ساختگی شمشیر بر دست گرفته اند وشیر شده اند برای قبضه هویت دیگران، چیزی جز رسوایی و جنون تاریخی باقی نخواهد گذاشت ،
در جای خود اشاره خواهم کرد بر تاکیدات و نکات نویسندگات مقالات اعتراضی و انتقادی روزنامه شرق، ولی وقتی جناب نویسنده به «دده قورقود» اعتراض می کند چگونه نمی اندیشد؟ هر ملتی را تاریخی ، گذشته ای و شخصیتهای تاریخی و سئیرتاریخی است که با مطالعه تاریخ هر ملتی ناگزیر باید آنها را بخواند و جزء واحد های درسی نیز قرار داده شود ، وقتی می گوییم رودخانه ای در منطقه ای در حال جریان است ، بدون شک سرچشمه ی این روزخانه را نیز مطالعه خواهیم کرد ، وقتی مادر خود بنده در کودکی برایمان داستان می گفت داستانهای دده قورقود را تعریف می کرد بدون آنکه دغدغه ی هویتی ، زبان مادری و غیره را داشته باشد ، مادر من بدون شک ، با تعریفات شما تجزیه طلب ، پان و غیره نیز نبود
به قول شاعر بزرگ :،«هر کسی کو دور ماند از اصل خویش – بازجوید روزگار وصل خویش»
امروز ملتها به دنبال باز جستن روزگار وصل خویشند و این نمی تواند دارای مجازاتها و اتهامهای بیگانه پرستی ، تجزیه طلبی وغیره باشد که شما ها جسورانه و به تعبیری درست تر گستاخانه آنها را مطرح و طراحی می کنید .
البته و صد البته دغدغه شما قابل لمس و درک است ، وقتی فرزندان ترکها تاریخ اصلی خود را یاد بگیرند ، شماها یید که دستتان رو و بندهایتان را آب خواهد برد ، اگر کودکانمان قدرت و ظرافت زبان مادریشان را درک کنند ، زبان شیرینتان داستانش به هم خواهد ریخت وکودکان عالمان ترک دیروز در زبان فارسی را در آینده از دست خواهید داد ، درست است اما فراموش نکنید که خواهی نخواهی این اتفاق خواهد افتاد و هر کسی در جایگاه اصلی خود قرار خواهد گرفت ،البته اگر هر کسی پیراهنش را در حد اندازه اش بر تن کند شرایط احترام ، تقابل و برادری و زیست مسالمت آمیز نیز ایجاد خواهد شد نه باحق کشی و زور گویی و عوام فریبی و غیره ،
اما جناب خبرنگارروزنامه ایران ، اگر شما ریگی بر کفشتان نداشتید چرا سراغ آقای قاضی پور می روید و با روشی کاملا تحریک کننده و گستاخانه سعی در به هم ریختن حوصله و سیستمهای عصبی وی را دارید ؟ مگر کنواسیون فقط آقای قاضی پور است ؟ شما موزیانه با توجه به اینکه آقای قاضی پور دارای لهجه ترکی است و تحمل سوالات مزخرف و موزیانه را ندارد و در مقابل شخصی است جدی و صادق وجسور او را کاملا با برنامه قبلی و با طرح نقشه ی مکارانه مورد هدف قرار داده اید، کاملا مشخص است بازی تان و در ادامه خود را به موش مردگی زدنتان ،
باید از شماها پرسید مگر شما کی هستید ، و چگونه بر خود اجازه می دهید با نماینده یک ملتی که با رای و گزینش قاطع آنها نماینده مجلسشان است این گونه رفتار کنید؟ نقشه می کشید دور هم جمع می شوید ، و وقتی برای رد شدن از مقابل تان که کاملا مشخص است انگل و مزاحم شده اید در سر راهش تا دستش را جلو می آورد برای رد شدن ،فریاد می زنید آقا چرا مشت می زنی ؟ مشت زد مشت زد ، ای داد ای هوار ، و مثلا مدرک درست می کنید ، خنده دار است و خیلی احمقانه ، دیگربا این ترفندها نمی توانید کاری از پیش ببرید ، زیرا مردم به قضاوت می نشینند حقیقتها را ؛ دل پیچگی تان از صدایتان پیداست وقتی سوالهای نامربوط و گستاخانه را راجع به تشکیل “کنوانسیون ترک زبانان مجلس “مطرح می کنید ، که چرا چرا ؟؟ امثال شما ها چندی پیش نیز برای تخریب آقای قاضی پورطرحی بهتر ریخته بودند که نتیجه عکس گرفتند ، فریب ندهید خودتان را ، دیگرنیازمایید که رسواتر خواهید شد ،انرژی تان را درست مصرف کنید، راه درست و انسانی را انتخاب کنید و نتیجه بگیرید.
و اما روزنامه شرق با چاپ مقالات مغرضانه و نادرست ، متاسفانه آنچه که در بطن خویش نسبت به ترکها را داشته است بر طبق اخلاص گذاشت و ماهیت خود را رو ساخت ، روزنامه ی شرقی که شاید در بین ترکها اندکی محبوبیت داشته است ، و با این عمل روزنامه ی شرق بدون شک مردم ترک ایران و آذربایجان دیگر اعتماد خود را نسبت به روزنامه های فارس زبان از دست خواهند داد .و این یعنی ترویج نفاق و کینه .
واقعا این چه علم شنگه ای است که راه انداخته اند ، نامه دویست نفر به علی لاریجانی بر ضد قاضی پور ، کاریکاتورهای بی ادبانه و مغرضانه ، تیتر روزنامه ها ، سایتها ووو
به شتر گفتند گرنت کج است ، کفت کجایم درست است که حالا گردنم را چسبیده ای ؟ در مجلس ایران چه اتفاقهای نادرستی را شاهد هستیم که کسی را نمی گزد ، نماینده ی لاهیجان در مقابل همه زنش را در مجلس به باد کتک می گیرد ، به خبرنگار زن اتهامات روسپیگری و غیره داده می شود از طرف نماینگان مجلس ایران و هزاران اتفاق نادرست ، ای عجب چرا امروز همه در حد مجلس قانونمند ترین کشور دنیا می اندیشند ؟! ..
به خاطر طولانی شدن مطلب ناگزیر به تک تک مقالات درج شده در روزنامه شرق در شهریور۱۳۹۵ از توضیح مقالات منصرف شده و اشارتی کوتاه می کنم برنظرات سه نویسنده که هر سه در واقع در بطن کلام مانند هم اندیشیده و به یک چیزی اعتراض کرده اند و آن هم ارایه تدریس زبان ترکی در دانشگاهها ، و انزجار از تشکیل فراکسیون ترک زبانان مجلس و به تبع آن دفاع از خبرنگار خاطی و محکوم کردن آقای قاضی پور و دیگر نمایندگان عضو در فراکسیون .
وهر سه نویسنده با قلم خاص خودش سعی در به هم ریختن زمین و زمان است که نباید به تدریس زبان ترکی اجازه داده شود. “سالار سیف الدینی” به یاد رفاه ملت تبریز و اردبیل می افتد که ای مردم رفاه شما در هویت تان نیست ، شما تامین اجتماعی را باید ترجیح بدهید ، نباید بودجه استانتان به هویتتان اختصاص داده شود ، شما نمی دانید انتخاب چیست در این شرایط ، زیرا روحانی به فکر انتخابات خودش است وقوتادوغو بیلیق ، دده قورقود به شما چه ربطی دارد ، ملانصرالدین« که تا دیروز در کتابهایشان و کتابخانه هایشان به داشتنش افتخار می کردند »، بدانید که ضد شیعه بوده است و سردبیر آن محمد جلیل قلی زاده ضد دین ، ضد شیعه و کافر بوده است ، آی آقایان روحانی ، آهای حوضه های علمیه مواظب باشید ، پان تورانیسم را دارند اجرا می کنند ، شاعران ناپاک را می خواهند به کتابهای درسی بیاورند ووو.
“امین داودی” ، دلش از روحانی پر است ، قهرمان کلید به دست اصلاح طلب دیروزشان را امروز به خاطر این تصمیم کافر و کناهکار معرفی می کند ، دردش می گیرد از واحد های درسی انتخاب شده ، به نمایندگان می تازد و آنها را نمایندگان افرادی با تفکر خاص معرفی می کند ، نمایندگانی که برای شکست دادنشان در انتخابات از طرح هر نوع تخریب و اهانت دریغ نکرده بودند را امروز اینگونه معرفی می کنند و سعی در منحرف کردن افراد و عوام می باشند ،و نهایت این مقاله ادامه و با محتوای مقاله اولی است با قلمی دیگر ،
“میرمهرداد میر سنجری” ، ماده های قانون اساسی را به یاد می آورد و خواهان اجرای اصل های آن است اصل هایی که توسعه و تحکیم برادری اسلامی تعاون عمومی بین مردم را مطرح می کند ، و این تعاون معنایش این است که باید مکاتبات و متون درسی و کتب درسی تنها با زبان فارسی باشد و لاغیر /. در ایران تنها یک ملت وجود دارد و آن ملت فارس است ، غافل از اینکه سالهاست جوانان ما به خاطر طلب اجرای ماده قانونهای اساسی مجازات و آواره می شوند ،
راستی چه باید گفت به این برادران یکسان ساز ، جز این است که باید گفت همه نوشته هایتان و رفتارهایتان مبلّغ چیزی جز نفاق و تجزیه نیست ،
اگر یک دانشجوی زبان ترکی می خواهد رشته زبان و ادبیات ترکی را بخواند ، و مجبور تاریخ ادبیات ، تاریخ و جغرافیای منطقه ، تاریخ باستان و ریشه زبانی را که می خواند را نیز را باید خوانده و یاد بگیرد ،
ولی طبق خواسته شما دانشجو اگر تاریخ مشروطه را بخواند ، نباید میرزه جلیل قلی زاده و روزنامه ملا نصرالدین را بخواند ، اگر تاریخ آذربایجان را می خواند نباید جعفر پیشه وری و حکومت یکساله اش را بخواند اول هر پاراگرافی بخواند پیشه وری خائن حق رای به زنان داد ، پیشه وری خائن دانشگاه درست کرد ، خیابانها را آسفالت کرد ، پول مردم را به جیبش نزد ، انجمن ادبی و موسیقی درست کرد…
دانشجوی ترک زبان اگر تاریخ اسطوره ها و افسانه هایش را بخواند نباید دده قورقود را بخواند ، قوتادوغو بیلیق را بخواند ، نباید پروفسور ذهتابی ، دکتر جواد هئیت را بخواند ، عجب راه کارهایی و خط و نشانهایی ،،،
ببخشید که ترکها علی اکبر صابر دارند ، میرزه جلیل قلی زاده دارند ، تاریخ دارند ، تمدن دارند ، حماسه دارند ، صمد بهرنگی دارند ، غلامحسین ساعدی دارند ، علیرضا اوختای دارد مرضیه اسکویی دارند ، رضا براهنی دارند ،
و دیگر از داستانهای تکراری و تحریفی خسته شده اند . این پایان نیست ، آغاز است ، و شرایط زمان و مکان این ضرورت را می طلبد. بهتر است عاقلانه بیاندیشیم و خود را از افکار نژاد پرستی و استثمارگری دور نگه داریم زیرا این افکار چیزی جز ضرر خودزنی و نفاق انداختن نتیجه ی دیگری در پی نخواهد داشت .
No comments:
Post a Comment